تفاوت میان نسخههای «مریم کاظمزاده»
Boroujerdi (بحث | مشارکتها) |
Boroujerdi (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱۰: | سطر ۱۰: | ||
او تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در انگلستان به تحصیل مشغول بود.[https://hawzah.net/fa/Magazine/View/3992/4005/22347/%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%B1-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%DA%A9%D8%A7%D8%B8%D9%85-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87%D8%8C-%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4%DA%AF%D8%B1-%D9%88-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1] در زمان حضور امام خمینی در فرانسه او هم از انگلستان به فرانسه رفت تا با امام خمینی ملاقات کند. او در دیدارش با امام خمینی به صورت مکتوب از ایشان در مورد خبرنگار شدن زنها استفتاء کرد. امام چنین پاسخ دادند: «مشروع است، به شرط رعایت حجاب».<ref name=":0" /> سپس در 14 بهمن 1357 به همراه پرواز خانواده امام خمینی به ایران بازگشت و پس از پیروزی انقلاب در روزنامه «انقلاب اسلامی» مشغول به کار شد. <ref name=":1" />او برای روزنامه عکاسی می کرد. سپس وارد گروه خبر آن روزنامه شد. کنجکاوی، شور و هیجان و حادثه جویی او را برای خبرنگاری به کردستان کشاند. در زمانی که دکتر چمران در کردستان بود مریم کاظمی زاده در آنجا به خبرنگاری مشغول بود.<ref name=":0" /> در همانجا بود که با اصغر وصالی یکی از فرماندهان دستمال سرخ ها آشنا شد و ازدواج کرد. البته این ازدواج زیاد دوام نیاورد، چرا که اصغر وصالی در آبان 1359 در تنگه حاجیان گیلان غرب به شهادت رسید.<ref name=":0">رئیسی،رضا (1382).''خبرنگار جنگی''. تهران: یادبانو.</ref> | او تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در انگلستان به تحصیل مشغول بود.[https://hawzah.net/fa/Magazine/View/3992/4005/22347/%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%B1-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%DA%A9%D8%A7%D8%B8%D9%85-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87%D8%8C-%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4%DA%AF%D8%B1-%D9%88-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1] در زمان حضور امام خمینی در فرانسه او هم از انگلستان به فرانسه رفت تا با امام خمینی ملاقات کند. او در دیدارش با امام خمینی به صورت مکتوب از ایشان در مورد خبرنگار شدن زنها استفتاء کرد. امام چنین پاسخ دادند: «مشروع است، به شرط رعایت حجاب».<ref name=":0" /> سپس در 14 بهمن 1357 به همراه پرواز خانواده امام خمینی به ایران بازگشت و پس از پیروزی انقلاب در روزنامه «انقلاب اسلامی» مشغول به کار شد. <ref name=":1" />او برای روزنامه عکاسی می کرد. سپس وارد گروه خبر آن روزنامه شد. کنجکاوی، شور و هیجان و حادثه جویی او را برای خبرنگاری به کردستان کشاند. در زمانی که دکتر چمران در کردستان بود مریم کاظمی زاده در آنجا به خبرنگاری مشغول بود.<ref name=":0" /> در همانجا بود که با اصغر وصالی یکی از فرماندهان دستمال سرخ ها آشنا شد و ازدواج کرد. البته این ازدواج زیاد دوام نیاورد، چرا که اصغر وصالی در آبان 1359 در تنگه حاجیان گیلان غرب به شهادت رسید.<ref name=":0">رئیسی،رضا (1382).''خبرنگار جنگی''. تهران: یادبانو.</ref> | ||
او پس از شهادت همسرش مدتی به عنوان امدادگر در درمانگاه شهید نجمی مشغول به کار شد. در سال ۱۳۶۲ بنا به توصیه شهید سلیمی به هند رفت و در روابط عمومی سفارت شروع به کار کرد<ref name=":1" />پس از ده ماه به ایران بازگشت و در سال 1363 به دعوت خانم | او پس از شهادت همسرش مدتی به عنوان امدادگر در درمانگاه شهید نجمی مشغول به کار شد. در سال ۱۳۶۲ بنا به توصیه شهید سلیمی به هند رفت و در روابط عمومی سفارت شروع به کار کرد<ref name=":1" />پس از ده ماه به ایران بازگشت و در سال 1363 به دعوت خانم گل محمدی سردبیر مجله زن روز به عنوان گزارشگر زن روز مشغول به کار شد. سال بعد در دانشگاه الزهرا قبول شد و همزمان به توصیه شهید چراغی در بخش گزارشگر اجتماعی کیهان مشغول به کار شد و ۲۰ سال در تحریریه کیهان در دو سرویس گزارش روز واجتماعی کار می کرد<ref name=":1" /> . در سال ۱۳۸۵ به دعوت دکتر جعفری با مجله زنان شروع به همکاری کرد. او اکنون از فعالین حوزه زنان است.<ref name=":1" /> | ||
او با مرتضی بی آزاران ازدواج کرده که حاصل این ازدواج دو فرزند دختر است.<ref>منبع: مجله پیام زن، مهر 1375، ش 55</ref> | او با مرتضی بی آزاران ازدواج کرده که حاصل این ازدواج دو فرزند دختر است.<ref>منبع: مجله پیام زن، مهر 1375، ش 55</ref> |
نسخهٔ ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۲۴
مریم کاظم زاده (زاده ۱۳۳۵)اولین زن خبرنگار جنگی در جنگ کردستان و جنگ ایران و عراق است.
زندگینامه
مریم کاظم زاده در سال 1335 در شیراز متولد شد. خانواده او مذهبی بود و از سال 1342 در بطن جریانات انقلاب قرار داشت. مادرش روحانی زاده بود و پدرش خوشنویس و کارمند اداره فرهنگ شیراز. همین دو ویژگی از پدر و مادر او را هم به مذهب و هم به هنر علاقمند کرد.اولین دوربین عکاسی را در 1352 از برادرش عیدی گرفت و همین آغاز علاقمندی او به عکاسی شد.[۱] بعد از گرفتن دیپلم در سال ۱۳۵۴ در امتحان آموزگاری در تهران پذیرفته شد، اما با اصرار خانواده یک سال بعد به انگلستان رفت و در آنجا به خواندن فیزیک وریاضی در کالج مشغول شد. در همانجا بود که با اعضای اتحادیه انجمن های اسلامی دانشگاه های اروپا و آمریکا و به ویژه خانم مرضیه حدیدچی ( دباغ) آشنا شد.[۱]
او تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در انگلستان به تحصیل مشغول بود.[۱] در زمان حضور امام خمینی در فرانسه او هم از انگلستان به فرانسه رفت تا با امام خمینی ملاقات کند. او در دیدارش با امام خمینی به صورت مکتوب از ایشان در مورد خبرنگار شدن زنها استفتاء کرد. امام چنین پاسخ دادند: «مشروع است، به شرط رعایت حجاب».[۲] سپس در 14 بهمن 1357 به همراه پرواز خانواده امام خمینی به ایران بازگشت و پس از پیروزی انقلاب در روزنامه «انقلاب اسلامی» مشغول به کار شد. [۱]او برای روزنامه عکاسی می کرد. سپس وارد گروه خبر آن روزنامه شد. کنجکاوی، شور و هیجان و حادثه جویی او را برای خبرنگاری به کردستان کشاند. در زمانی که دکتر چمران در کردستان بود مریم کاظمی زاده در آنجا به خبرنگاری مشغول بود.[۲] در همانجا بود که با اصغر وصالی یکی از فرماندهان دستمال سرخ ها آشنا شد و ازدواج کرد. البته این ازدواج زیاد دوام نیاورد، چرا که اصغر وصالی در آبان 1359 در تنگه حاجیان گیلان غرب به شهادت رسید.[۲]
او پس از شهادت همسرش مدتی به عنوان امدادگر در درمانگاه شهید نجمی مشغول به کار شد. در سال ۱۳۶۲ بنا به توصیه شهید سلیمی به هند رفت و در روابط عمومی سفارت شروع به کار کرد[۱]پس از ده ماه به ایران بازگشت و در سال 1363 به دعوت خانم گل محمدی سردبیر مجله زن روز به عنوان گزارشگر زن روز مشغول به کار شد. سال بعد در دانشگاه الزهرا قبول شد و همزمان به توصیه شهید چراغی در بخش گزارشگر اجتماعی کیهان مشغول به کار شد و ۲۰ سال در تحریریه کیهان در دو سرویس گزارش روز واجتماعی کار می کرد[۱] . در سال ۱۳۸۵ به دعوت دکتر جعفری با مجله زنان شروع به همکاری کرد. او اکنون از فعالین حوزه زنان است.[۱]
او با مرتضی بی آزاران ازدواج کرده که حاصل این ازدواج دو فرزند دختر است.[۳] [۲] کتاب خبرنگار جنگی به کوشش «رضا رئیسی» به بخش هایی از زندگی مریم کاظم زاده اختصاص دارد.
آثار عکاسی او در جنگ ایران و عراق از سوی انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس به صورت کتابی با عنوان عکاسان جنگ ایران ـ عراق در سال 1396 به چاپ رسیده است. این کتاب حاوی مجموعه ای از تصاویر مربوط به انقلاب و جنگ ایران و عراق است که بین سال های ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۵ از دریچه دوربین مریم کاظم زاده به ثبت رسیده و با پاره هایی کوتاه از خاطرات این بانوی عکاس از آن هنگام همراه شده اند.[۳] این کتاب برگزیده هجدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس در بخش هنرهای تجسمی شد.[۴]
آثار
عکاسان جنگ عراق- ایران 1357-1365 (1396)[۵]
خبرنگار جنگی (1382)[۶]
تا شهادت (1373)[۷]