تفاوت میان نسخه‌های «سه روز به آخر دریا»

از دانشنامه الکترونیکی زنان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «کتاب سه روز به آخر دریاا ( کتاب سه روز به آخر دریا جلد دوم مجموعه‌ی «سفرنامه‌...» ایجاد کرد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
کتاب سه روز به آخر دریاا (
کتاب سه روز به آخر دریا جلد دوم مجموعه‌ی «سفرنامه‌های قدیمی زنان» است. شاهزاده خانم قاجاری از یک‌سو نوه‌ی فتحعلی شاه است و از سوی دیگر نوه‌ی نادرشاه افشار. زن نازپرورده‌ای که کمالاتش زبانزد است و به لطف ناصرالدین شاه سر از حرمسرای حکمران طبس در می‌آورد.
کتاب سه روز به آخر دریا جلد دوم مجموعه‌ی «سفرنامه‌های قدیمی زنان» است. شاهزاده خانم قاجاری از یک‌سو نوه‌ی فتحعلی شاه است و از سوی دیگر نوه‌ی نادرشاه افشار. زن نازپرورده‌ای که کمالاتش زبانزد است و به لطف ناصرالدین شاه سر از حرمسرای حکمران طبس در می‌آورد.


سفرنامه‌ی همسر عمادالملک به مکه و عتبات) جلد دوم مجموعه‌ی «سفرنامه‌های قدیمی زنان» است. شاهزاده خانم قاجاری از یک‌سو نوه‌ی فتحعلی شاه است و از سوی دیگر نوه‌ی نادرشاه افشار. زن نازپرورده‌ای که کمالاتش زبانزد است و به لطف ناصرالدین شاه سر از حرمسرای حکمران طبس در می‌آورد و سفرش به عربستان و عراق را از همان‌جا آغاز می‌کند. جذابیت سفرنامه‌های زنان در این است که در کنار اتفاقات سفر، ریزه‌کاری‌ها و روزمرگی‌ها را هم ثبت کرده‌اند و این روایتِ جزئیات است که به ما امکان می‌دهد تصویر روشن‌تری از آن دوره داشته باشیم. در این سفرنامه‌ها متن به زبان شفاهی نزدیک‌تر می‌شود و صراحت و جسارت زنان راوی که برخلاف دیگر سفرنامه‌نویسان، ترسی از مناسبات مرسوم دولتمردان وقت نداشتند، وجوه نادیده‌ی آن دوره‌ی تاریخی را به ما نشان می‌دهد.
سفرنامه‌ی همسر عمادالملک به مکه و عتبات) جلد دوم مجموعه‌ی «سفرنامه‌های قدیمی زنان» است. شاهزاده خانم قاجاری از یک‌سو نوه‌ی فتحعلی شاه است و از سوی دیگر نوه‌ی نادرشاه افشار. زن نازپرورده‌ای که کمالاتش زبانزد است و به لطف ناصرالدین شاه سر از حرمسرای حکمران طبس در می‌آورد و سفرش به عربستان و عراق را از همان‌جا آغاز می‌کند. جذابیت سفرنامه‌های زنان در این است که در کنار اتفاقات سفر، ریزه‌کاری‌ها و روزمرگی‌ها را هم ثبت کرده‌اند و این روایتِ جزئیات است که به خواننده امکان می‌دهد تصویر روشن‌تری از آن دوره داشته باشد. در این سفرنامه‌ها متن به زبان شفاهی نزدیک‌تر می‌شود و صراحت و جسارت زنان راوی که برخلاف دیگر سفرنامه‌نویسان، ترسی از مناسبات مرسوم دولتمردان وقت نداشتند، وجوه نادیده‌ی آن دوره‌ی تاریخی را هویدا میسازد.
 
این کتاب حاصل پژوهشی است که برای نخستین بار روی نسخه‌ی خطی این سفرنامه انجام شده است.
این کتاب حاصل پژوهشی است که برای نخستین بار روی نسخه‌ی خطی این سفرنامه انجام شده است.
کتاب سه روز به آخر دریا (سفرنامه‌ی همسر عمادالملک به مکه و عتبات) تنها ماجرای یک سفر زیارتی نیست، بلکه داستان یک زندگی است. زندگی یک زن درباری که لایه‌ای ناپیدا را آشکار می‌کند. نام او را نمی‌دانیم، چون در تمام کتاب هیچ‌وقت او را به نام خطاب نمی‌کنند، اما بر اساس نوشته‌ی خودش از اصل و نسبش به‌خوبی آگاهیم. او دختر شاهزاده مبارک‌میرزا، نوه‌ی شاهزاده محمودمیرزا و نوه‌ی فتحعلی‌شاه قاجار است و از سمت مادر نوه‌ی نادرشاه افشار محسوب می‌شود. زنی است باسواد، آشنا به شعر و ادبیات، هنرمند و قطعاً زیبا؛ چون آوازه‌اش به ناصرالدین‌شاه می‌رسد و در پانزده سالگی به نامزدیِ شاه درمی‌آید. این نامزدی به انجام نمی‌رسد و آن‌طور که خودش می‌نویسد «بغض بزرگان مانع گردیده.» پس از سه سال نامزدی به هم می‌خورد و شاهزاده خانم در سن هجده سالگی به دستور ناصرالدین ‌شاه به عقد عمادالملک، حاکم پنجاه و چند ساله‌ی بسیار ثروتمند و معتبر تون و طبس در می‌آید. پس از چند سال دشمنی‌های زنان دیگر عمادالملک و مرگ دو برادرش و دلتنگی‌های شاهزاده خانم او را به عزیمت به مکه و عتبات مصمم می‌کند.
 
کتاب سه روز به آخر دریا (سفرنامه‌ی همسر عمادالملک به مکه و عتبات) تنها ماجرای یک سفر زیارتی نیست، بلکه داستان یک زندگی است. زندگی یک زن درباری که لایه‌ای ناپیدا را آشکار می‌کند. نام او معلوم نیست، چون در تمام کتاب هیچ‌وقت او را به نام خطاب نمی‌کنند، اما اصل و نسبش را در همین متون میتوان دید.او دختر شاهزاده مبارک‌میرزا، نوه‌ی شاهزاده محمودمیرزا و نوه‌ی فتحعلی‌شاه قاجار است و از سمت مادر نوه‌ی نادرشاه افشار محسوب می‌شود. زنی است باسواد، آشنا به شعر و ادبیات، هنرمند و قطعاً زیبا؛ چون آوازه‌اش به ناصرالدین‌شاه می‌رسد و در پانزده سالگی به نامزدیِ شاه درمی‌آید. این نامزدی به انجام نمی‌رسد و آن‌طور که خودش می‌نویسد «بغض بزرگان مانع گردیده.» پس از سه سال نامزدی به هم می‌خورد و شاهزاده خانم در سن هجده سالگی به دستور ناصرالدین ‌شاه به عقد عمادالملک، حاکم پنجاه و چند ساله‌ی بسیار ثروتمند طبس در می‌آید. پس از چند سال دشمنی‌های زنان دیگر عمادالملک و مرگ دو برادرش و دلتنگی‌های شاهزاده خانم او را به عزیمت به مکه و عتبات مصمم می‌کند.
 
جذابیت سفرنامه‌های زنان در این است که در کنار اتفاقات سفر، ریزه‌کاری‌ها و روزمرگی‌ها را هم ثبت کرده‌اند و این روایتِ جزئیات است که به ما امکان می‌دهد تصویر روشن‌تری از آن دوره داشته باشیم. در این سفرنامه‌ها متن به زبان شفاهی نزدیک‌تر می‌شود و صراحت و جسارت زنان راوی که برخلاف دیگر سفرنامه‌نویسان، ترسی از مناسبات مرسوم دولتمردان وقت نداشتند، وجوه نادیده‌ی آن دوره‌ی تاریخی را به ما نشان می‌دهد.
جذابیت سفرنامه‌های زنان در این است که در کنار اتفاقات سفر، ریزه‌کاری‌ها و روزمرگی‌ها را هم ثبت کرده‌اند و این روایتِ جزئیات است که به ما امکان می‌دهد تصویر روشن‌تری از آن دوره داشته باشیم. در این سفرنامه‌ها متن به زبان شفاهی نزدیک‌تر می‌شود و صراحت و جسارت زنان راوی که برخلاف دیگر سفرنامه‌نویسان، ترسی از مناسبات مرسوم دولتمردان وقت نداشتند، وجوه نادیده‌ی آن دوره‌ی تاریخی را به ما نشان می‌دهد.
خاطره ما از جامعه نسوان دوره قاجار چیست؟ به طور حتم، زنانی که از کمترین میزان آزادی های اجتماعی برخوردار بودند و گاه آن اندازه دور از چشم، که حتی در شمارش فرزندان خانواده به حساب نمی آمدند. داشتن سواد برای آنان حرام بود و سفر بدون محارم محال، اما این تنها یک تصور است؛ تصوری که اکنون حاکم است، وگرنه تحقیقات وسیع و منابعی چون برخی سفرنامه ها که دست نوشته های خود این زنان است، نشان می دهد باید ذهنیتمان را درباره زندگی زنان قاجار و به خصوص زنان درباری که روزگاری آنان را عروسک های حرمسراها می دانستیم، تغییر داده یا لااقل درباره گروهی از آنان که تعدادشان کم هم نیست، به گونه ای دیگر بیندیشیم.
خاطره ما از جامعه نسوان دوره قاجار چیست؟ به طور حتم، زنانی که از کمترین میزان آزادی های اجتماعی برخوردار بودند و گاه آن اندازه دور از چشم، که حتی در شمارش فرزندان خانواده به حساب نمی آمدند. داشتن سواد برای آنان حرام بود و سفر بدون محارم محال، اما این تنها یک تصور است؛ تصوری که اکنون حاکم است، وگرنه تحقیقات وسیع و منابعی چون برخی سفرنامه ها که دست نوشته های خود این زنان است، نشان می دهد باید ذهنیتمان را درباره زندگی زنان قاجار و به خصوص زنان درباری که روزگاری آنان را عروسک های حرمسراها می دانستیم، تغییر داده یا لااقل درباره گروهی از آنان که تعدادشان کم هم نیست، به گونه ای دیگر بیندیشیم.
سطر ۴۶: سطر ۴۸:
و سفرنامه شاهزاده خانم قاجاری  
و سفرنامه شاهزاده خانم قاجاری  
ها به کوشش نازیلا ناظمی  
ها به کوشش نازیلا ناظمی  
*  
 
*
 
دن  
دن  
ب نبنبست  
ب نبنبست  
سطر ۵۲: سطر ۵۶:
دهه  
دهه  
۱۹۶۰ .  
۱۹۶۰ .  
:":.:":":  
 
: کرده  
:":.:":":
:کرده
 
"  
"  
...:  
...:  
***  
 
***
 
شوهة  
شوهة  
اور  
اور  
سطر ۶۷: سطر ۷۵:
اور  
اور  
ادا کر  
ادا کر  
: :  
 
: :
 
معها  
معها  
: : نه  
 
: : نه
 
الا  
الا  
بانی به  
بانی به  
سطر ۱۰۴: سطر ۱۱۶:
کشتی سه روز است در بوشهر معطل شدیم  
کشتی سه روز است در بوشهر معطل شدیم  
..:  
..:  
: ":  
 
:":
 
۲۰۶  
۲۰۶  
را دارد و او را وادار کردار ادا  
را دارد و او را وادار کردار ادا  
سطر ۱۱۲: سطر ۱۲۶:
کو جاری  
کو جاری  
مینو  
مینو  
:  
 
:
 
" ...  
" ...  
:  
 
:
 
و  
و  
-  
-  
سطر ۱۲۰: سطر ۱۳۸:
، و  
، و  
ن ام  
ن ام  
:  
 
:
 
بدر، ،  
بدر، ،  
ما  
ما  
با  
با  
:  
 
:  
:
*  
:
 
*
 
ای  
ای  
من  
من  
دن  
دن  
و  
و  
::  
 
::
 
و ان  
و ان  
من  
من  
مجده مجد  
مجده مجد  
نه  
نه  
*  
 
*
 
در  
در  
بره  
بره  
*  
 
*
 
..  
..  
م شرعة -  
م شرعة -  
سطر ۱۴۵: سطر ۱۷۴:
. با  
. با  
ور  
ور  
:  
 
:
 
.. و هم ، پاها  
.. و هم ، پاها  
با ما  
با ما  
سطر ۱۵۵: سطر ۱۸۶:
فست  
فست  
نسب نامه و اذن حضرت والا فصل اول بی تاشا نبود فصل دوم قطعه ای از جهنم فصل سوم: عمارت روی ناف وا است فصل چهارم: صدای مشتری از تعال على ماشه ابوالقاسم عماد المالک بر سفرنامه شاهزاده خانم  
نسب نامه و اذن حضرت والا فصل اول بی تاشا نبود فصل دوم قطعه ای از جهنم فصل سوم: عمارت روی ناف وا است فصل چهارم: صدای مشتری از تعال على ماشه ابوالقاسم عماد المالک بر سفرنامه شاهزاده خانم  
مقدمه  
مقدمه  
ساموئل گرین بنجامین، اولین سفیر آمریکا در ایران در زمان ناصرالدين شاه، در کتابش درباره ی زنان ایرانی می نویسد «اگر عجولانه قضاوت و نتیجه گیری شود که زنان ایران عقب افتاده ، بی اطلاع و نادان هستند، اشتباه محض است، آنها گرچه تحصیل کرده و آشنا به تمدن غربی نیستند ولی به هیچ وجه کودن و احمق هم نیستند و در امور اجتماعی و سیاسی کشور نفوذ دارند و در پشت پرده خیلی کارها با مشارکت و مساعی آنها می گذرد. فقط نفوذ زنان ایران آشکار و ظاهر نیست و خارجی ها در نظر اول به آسانی از آن مطلع نمی شوند. مثلی است معروف که می گویند «از صاحب قدرت نباید ترسید، بلکه از عواملی که این صاحب قدرت را تحریک می کنند و پشت سر او هستند باید وحشت داشت.» در ایران وضع چنین است و زنان در دربار و مواضع قدرت نقش مؤثر ولی پشت پرده را دارند. گذشته از این،  
ساموئل گرین بنجامین، اولین سفیر آمریکا در ایران در زمان ناصرالدين شاه، در کتابش درباره ی زنان ایرانی می نویسد «اگر عجولانه قضاوت و نتیجه گیری شود که زنان ایران عقب افتاده ، بی اطلاع و نادان هستند، اشتباه محض است، آنها گرچه تحصیل کرده و آشنا به تمدن غربی نیستند ولی به هیچ وجه کودن و احمق هم نیستند و در امور اجتماعی و سیاسی کشور نفوذ دارند و در پشت پرده خیلی کارها با مشارکت و مساعی آنها می گذرد. فقط نفوذ زنان ایران آشکار و ظاهر نیست و خارجی ها در نظر اول به آسانی از آن مطلع نمی شوند. مثلی است معروف که می گویند «از صاحب قدرت نباید ترسید، بلکه از عواملی که این صاحب قدرت را تحریک می کنند و پشت سر او هستند باید وحشت داشت.» در ایران وضع چنین است و زنان در دربار و مواضع قدرت نقش مؤثر ولی پشت پرده را دارند. گذشته از این،  
استعدادهای بسیاری در اندرونها وداخل حرمسراها وجود دارد: زنانی که در موسیقی، شعر، نقاشی، قلاب دوزی و در عین حال سیاست و دیپلماسی به مرحله ی استادی رسیده اند. سیاست بازی، انتریک و اعمال نفوذ در ایران به مقدار زیاد، بستگی به نقشی دارد که زنان در آن بازی میکنند.»  
استعدادهای بسیاری در اندرونها وداخل حرمسراها وجود دارد: زنانی که در موسیقی، شعر، نقاشی، قلاب دوزی و در عین حال سیاست و دیپلماسی به مرحله ی استادی رسیده اند. سیاست بازی، انتریک و اعمال نفوذ در ایران به مقدار زیاد، بستگی به نقشی دارد که زنان در آن بازی میکنند.»  
سطر ۱۶۴: سطر ۱۹۷:
جسور نه تنها به سفر رفته اند، بلکه به کاری مهم تردست زده اند: روزنامه ی سفر يا سفرنامه نوشته اند.  
جسور نه تنها به سفر رفته اند، بلکه به کاری مهم تردست زده اند: روزنامه ی سفر يا سفرنامه نوشته اند.  
سفرنامه های زنان معمولا با خاطره نگاری همراه است. بسیار پیش می آید هنگام شرح ماجرای عبور از شهری، اتفاقی در گذشته ی دور را به یاد آورده و بازگو میکنند که گاه دردآور و گاه باعث دلشادی است. شاید بتوان گفت روزنامه نویسی ها برای زنان باسواد درباری مجالی برای بروز احساسات و اندیشه های پنهان بدون شرم و نگرانی بوده است. آنان طنازی ها، کوه ها، دشمنیها، دلتنگیها، حسرت ها و آرزوهای بر باد رفته و یا رازهای پشت دیوارهای حرمسراها را چنان در قالب واژگانی ساده و گاه آمیخته با طنز بیان میکنند که باورش سخت به نظر می رسد. در بیان حوادث سفر نیز چنان دقیق اند که مخاطب گمان می کند لحظه به لحظه ی سفرهمراهشان بوده است. از همین روست که سفرنامه های زنان قاجار را می توان منابعی معتبر و کامل برای بررسی شرایط زندگی اجتماعی زنان ایرانی در یکی از تلخ ترین دوران تاریخ ایران دانست.  
سفرنامه های زنان معمولا با خاطره نگاری همراه است. بسیار پیش می آید هنگام شرح ماجرای عبور از شهری، اتفاقی در گذشته ی دور را به یاد آورده و بازگو میکنند که گاه دردآور و گاه باعث دلشادی است. شاید بتوان گفت روزنامه نویسی ها برای زنان باسواد درباری مجالی برای بروز احساسات و اندیشه های پنهان بدون شرم و نگرانی بوده است. آنان طنازی ها، کوه ها، دشمنیها، دلتنگیها، حسرت ها و آرزوهای بر باد رفته و یا رازهای پشت دیوارهای حرمسراها را چنان در قالب واژگانی ساده و گاه آمیخته با طنز بیان میکنند که باورش سخت به نظر می رسد. در بیان حوادث سفر نیز چنان دقیق اند که مخاطب گمان می کند لحظه به لحظه ی سفرهمراهشان بوده است. از همین روست که سفرنامه های زنان قاجار را می توان منابعی معتبر و کامل برای بررسی شرایط زندگی اجتماعی زنان ایرانی در یکی از تلخ ترین دوران تاریخ ایران دانست.  
سفرنامه نویسی در ایران سابقه ی طولانی دارد اما از دوران صفویه یادداشت ها و وقایع نویسی ها تحت تأثیر سفرنامه نویسان خارجی که به ایران بسیار سفر می کردند، دگرگون شد. برخورد نزدیک با اروپاییان که بسیاری شان برای طراحی و تحقیق در هنر و معماری و بررسی اوضاع و احوال ایرانیان، به سفرهای پرمخاطره می رفتند، نگاه نویسندگان و وقایع نگاران و حتی شعرا و دیگر هنرمندان را به سفر تغییر داد و سفرنامه نویسی، سنتی جدی شد؛ سنت وعادت مطلوبی که در دوره ی قاجار به اوج خود رسید و سفرنامه نویسی یا به اصطلاح آن روزگار روزنامه نویسی، سبک و شیوهی نگارش خاص خود را در ادبیات فارسی به دست آورد.  
 
 
سفرنامه نویسی در ایران سابقه ی طولانی دارد اما از دوران صفویه یادداشت ها و وقایع نویسی ها تحت تأثیر سفرنامه نویسان خارجی که به ایران بسیار سفر می کردند، دگرگون شد. برخورد نزدیک با اروپاییان که بسیاری شان برای طراحی و تحقیق در هنر و معماری و بررسی اوضاع و احوال ایرانیان، به سفرهای پرمخاطره می رفتند، نگاه نویسندگان و وقایع نگاران و حتی شعرا و دیگر هنرمندان را به سفر تغییر داد و سفرنامه نویسی، سنتی جدی شد؛ سنت وعادت مطلوبی که در دوره ی قاجار به اوج خود رسید و سفرنامه نویسی یا به اصطلاح آن روزگار روزنامه نویسی، سبک و شیوه نگارش خاص خود را در ادبیات فارسی به دست آورد.  
 
با فاصله گرفتن از دوران صفویه، سفرنامه ها در قالب و موضوع تنوع پیدا کردند: گزارش سفرهای خارجی، سفرهای داخلی، سفر به عتبات عالیات شامل کربلا، نجف، کاظمین و سامرا و بالاخره گزارش سفر حج. البته تعداد گزارش ها و سفرنامه های حج و پس از آن عتبات عالیات نسبت به دسته های دیگر خیلی بیشتر است. سفر به حج و عتبات سفری پرزحمت و خطرناک بود که معمولا نزدیک یک سال طول می کشید و آن چه در این سفرنامه ها نوشته می شد، دایرة المعارفی بود از تجربه های گران بها برای خوانندگان و مسافران و منبع با ارزشی برای مورخان و جغرافیدانان و جامعه شناسان آینده.  
با فاصله گرفتن از دوران صفویه، سفرنامه ها در قالب و موضوع تنوع پیدا کردند: گزارش سفرهای خارجی، سفرهای داخلی، سفر به عتبات عالیات شامل کربلا، نجف، کاظمین و سامرا و بالاخره گزارش سفر حج. البته تعداد گزارش ها و سفرنامه های حج و پس از آن عتبات عالیات نسبت به دسته های دیگر خیلی بیشتر است. سفر به حج و عتبات سفری پرزحمت و خطرناک بود که معمولا نزدیک یک سال طول می کشید و آن چه در این سفرنامه ها نوشته می شد، دایرة المعارفی بود از تجربه های گران بها برای خوانندگان و مسافران و منبع با ارزشی برای مورخان و جغرافیدانان و جامعه شناسان آینده.  
به نظر می آید این نویسندگان، با نیازهای مردم به خوبی آشنا بودند و درک درستی از مخاطبان خود داشتند؛ چرا که اغلب آنها بدون آشنایی با فنون ادبی، چنان با مهارت پای در داستان گویی می گذارند و مخاطبان را جذب خود می کنند که باورش دشوار است.  
به نظر می آید این نویسندگان، با نیازهای مردم به خوبی آشنا بودند و درک درستی از مخاطبان خود داشتند؛ چرا که اغلب آنها بدون آشنایی با فنون ادبی، چنان با مهارت پای در داستان گویی می گذارند و مخاطبان را جذب خود می کنند که باورش دشوار است.  
حاجیه شاهزاده خانم  
حاجیه شاهزاده خانم  
این کتاب تنها ماجرای یک سفر زیارتی نیست، بلکه داستان یک زندگی است. زندگی یک زن درباری که لایه ای ناپیدا را آشکار میکند. نام او معلوم نیست، چون در تمام کتاب هیچ وقت او را به نام خطاب نمی کنند، اما اصل و نسبش بر اساس متن کتاب چنین است: او دختر شاهزاده مبارک میرزا، نوه ی شاهزاده محمود میرزا و نوهی فتحعلی شاه قاجار است و از سمت مادر نوه ی نادرشاه افشار محسوب می شود. زنی است باسواد، آشنا به شعر و ادبیات، هنرمند و قطعا زیبا؛ چون آوازه اش به ناصرالدین شاه می رسد و در پانزده سالگی به نامزدي شاه در می آید. این نامزدی به انجام نمی رسد و آن طور که خودش می نویسد «بغض بزرگان مانع گردیده.» پس از سه سال نامزدی به هم می خورد و شاهزاده خانم در سن هجده سالگی به دستور ناصرالدین شاه به عقد عمادالملک، حاکم پنجاه و چند ساله ی بسیار ثروتمند و معتبر تون و طبس در می آید. پس از چند سال دشمنی های زنان دیگر عمادالملک و مرگ دو برادرش و دلتنگی های شاهزاده خانم او را به عزیمت به مکه و عتبات مصمم می کند. خودش در این باره می نویسد «به التماس خدمت سرکار عمادالملک عرض کردم که گر ترحم میکنی، وقت است وقت. چون معزی الیه هم پیرو شکسته شده بودند و نهایت انس را به من داشت و جدایی من خیلی برایشان ناگوار بود، از راه بزرگ منشی و کوچک نوازی که شیوه ي ذات حمیده صفات است، نمی خواست دل شکسته را بشکند. در ظاهر اذن مرخص و در باطن به توسط تمام مردم ممانعت می فرمود ولی ابدأ از شدت دلتنگی گوش به حرف ناصحین نمی توانستم کرد.»  
 
به هر صورت، شاهزاده خانم اذن سفر از همسر میگیرد و با تعداد اندکی همراه، در ۲۱ شعبان ۱۳۰۳ هجری قمری (۴ خرداد ۱۲۶۵) طبس را برای یک سال به قصد عتبات و سپس مکه ترک می کند. از همان آغاز سفرنامه راوی زنی باسواد و نکته سنج و تیزبین است که تمایلی به زیاده گویی ندارد. هرچند ثروتمند و سرشناس است اما جاده با او همان میکند که با دیگران. «از شدت گرما مثل ماهی بی آب می طپیم. خودم و تمام مردم نزدیک است هلاک شویم. هم ریگ است، هم کویر. ماه جوزا در گرمسیر بی آب میان کویرنمک، شنیدن کی بود مانند دیدن.»  
این کتاب نه تنها ماجرای یک سفر زیارتی نبلکه داستان زندگی یک زن درباری است. نام او معلوم نیست، چون در تمام کتاب هیچ وقت او را به نام خطاب نمی کنند، اما اصل و نسبش بر اساس متن کتاب چنین است: از سمت پدر دختر شاهزاده مبارک میرزا، نوه ی شاهزاده محمود میرزا و نوه ی فتحعلی شاه قاجار و از سمت مادر نوه ی نادرشاه افشار . او زنی است باسواد، آشنا به شعر و ادبیات، هنرمند و ظاهرا زیبا؛ چرا که وقتی آوازه اش به ناصرالدین شاه می رسد در پانزده سالگی به نامزدي شاه در می آید. این نامزدی البته به انجام نمی رسد و آن طور که خودش می نویسد «بغض بزرگان مانع گردیده.» پس از سه سال به هم می خورد و شاهزاده خانم در سن هجده سالگی به دستور ناصرالدین شاه به عقد عمادالملک، حاکم پنجاه و چند ساله ی بسیار ثروتمند طبس در می آید. پس از چند سال دشمنی های زنان دیگر عمادالملک و مرگ دو برادرش و دلتنگی های شاهزاده خانم او را به عزیمت به مکه و عتبات مصمم می کند. خودش در این باره می نویسد <blockquote>«به التماس خدمت سرکار عمادالملک عرض کردم که گر ترحم می کنی، وقت است وقت. چون معزی الیه هم پیر و شکسته شده بودند و نهایت انس را به من داشت و جدایی من خیلی برایشان ناگوار بود، از راه بزرگ منشی و کوچک نوازی که شیوه ي ذات حمیده صفات است، نمی خواست دل شکسته را بشکند. در ظاهر اذن مرخص و در باطن به توسط تمام مردم ممانعت می فرمود ولی ابدأ از شدت دلتنگی گوش به حرف ناصحین نمی توانستم کرد.» </blockquote>به هر صورت، شاهزاده خانم اذن سفر از همسر       و با تعداد اندکی همراه، در ۲۱ شعبان ۱۳۰۳ هجری قمری (۴ خرداد ۱۲۶۵) طبس را برای یک سال به قصد عتبات و سپس مکه ترک می کند. از همان آغاز سفرنامه راوی زنی باسواد و نکته سنج و تیزبین است که تمایلی به زیاده گویی ندارد. هرچند ثروتمند و سرشناس است اما جاده با او همان میکند که با دیگران. «از شدت گرما مثل ماهی بی آب می طپیم. خودم و تمام مردم نزدیک است هلاک شویم. هم ریگ است، هم کویر. ماه جوزا در گرمسیر بی آب میان کویرنمک، شنیدن کی بود مانند دیدن.»  
آنچه بر سر این مسافران در مسیر طبس تا قصر شیرین می آید، به هیچ وجه قابل مقایسه با مشکلات خارج از مرز ایران و ادامه ی راه در دریا نیست. تعدی و غارت کاروان زائران و اهانت و حمله به ویژه به زنان و شیعیان، خطرات و سختی هایی بوده که زائران خانهی خدا باید به جان می خریدند. شاهزاده خانم در سرحد ایران و عثمانی، یعنی سرحد ایران و عراق امروزی، با راهزنان ایل چلابی روبه رو می شود. طایفه ای که از نظر وی دزدی و غارت کاروان ها برای آنها موضوعی عادی و بدون خجالت است. .  
 
آنچه بر سر این مسافران در مسیر طبس تا قصر شیرین می آید، به هیچ وجه قابل مقایسه با مشکلات خارج از مرز ایران و ادامه ی راه در دریا نیست. تعدی و غارت کاروان زائران و اهانت و حمله به ویژه به زنان و شیعیان، خطرات و سختی هایی بوده که زائران خانه ی خدا باید به جان می خریدند. شاهزاده خانم در سرحد ایران و عثمانی، یعنی سرحد ایران و عراق امروزی، با راهزنان ایل چلابی روبه رو می شود. طایفه ای که از نظر وی دزدی و غارت کاروان ها برای آنها موضوعی عادی و بدون خجالت است. .  
 
زائران آن روزگار از دو راه می توانستند به حجاز برسند، دریا و جبل. برای عزیمت از طریق کشتی، زائران پس از رسیدن به بغداد یا موصل یا سامرا با کشتی های کوچک خود را به بصره می رساندند. سپس با کشتی بزرگ تر وارد خلیج فارس می شدند. برخی از کشتی ها که از خط ساحلی حرکت می کردند، توقفی در بوشهر داشتند، پس از آن وارد اقیانوس هند می شدند و با دور زدن شبه جزیرهی عربستان و عبور از تنگهی باب المندب خود را به بندر جده می رساندند. بار دیگر سوار بر کجاوه می شدند و به مکه و مدينه می رفتند.  
زائران آن روزگار از دو راه می توانستند به حجاز برسند، دریا و جبل. برای عزیمت از طریق کشتی، زائران پس از رسیدن به بغداد یا موصل یا سامرا با کشتی های کوچک خود را به بصره می رساندند. سپس با کشتی بزرگ تر وارد خلیج فارس می شدند. برخی از کشتی ها که از خط ساحلی حرکت می کردند، توقفی در بوشهر داشتند، پس از آن وارد اقیانوس هند می شدند و با دور زدن شبه جزیرهی عربستان و عبور از تنگهی باب المندب خود را به بندر جده می رساندند. بار دیگر سوار بر کجاوه می شدند و به مکه و مدينه می رفتند.  
مسیر جبل از کوفه در جنوب عراق آغاز می شد و از نجد میگذشت. این مسیر که در متون تاریخی به «راه زبیده» یا «درب زبیده» نیز نامیده شده، کوتاه تر اما پرخطر بود و زائران با مشکلاتی مانند کم آبی، گرما و ناامنی های برآمده از غارتگری اعراب بدوی ساکن در میان راه روبه رو می شدند. این مسیرها که گذشتن از آنها حتی برای مردان قوی بنیه هم سخت و طاقت فرسا بود، همان خط سیری بود که شاهزاده خانم و همراهانش بایست از آن عبور می کردند. بنابراین سفرنامه ی شاهزاده خانم با ورود زائران به کشتی و سپس در راه بازگشت که از مسیر جبل اتفاق می افتد، رنگ و بویی دیگر پیدا میکند. ازدحام مسافران و به گل نشستن های مکرر کشتی و بدتر از همه مرگ و میر زائران و انداختن اجساد به دریا تا حملهی راهزنان به  
مسیر جبل از کوفه در جنوب عراق آغاز می شد و از نجد میگذشت. این مسیر که در متون تاریخی به «راه زبیده» یا «درب زبیده» نیز نامیده شده، کوتاه تر اما پرخطر بود و زائران با مشکلاتی مانند کم آبی، گرما و ناامنی های برآمده از غارتگری اعراب بدوی ساکن در میان راه روبه رو می شدند. این مسیرها که گذشتن از آنها حتی برای مردان قوی بنیه هم سخت و طاقت فرسا بود، همان خط سیری بود که شاهزاده خانم و همراهانش بایست از آن عبور می کردند. بنابراین سفرنامه ی شاهزاده خانم با ورود زائران به کشتی و سپس در راه بازگشت که از مسیر جبل اتفاق می افتد، رنگ و بویی دیگر پیدا میکند. ازدحام مسافران و به گل نشستن های مکرر کشتی و بدتر از همه مرگ و میر زائران و انداختن اجساد به دریا تا حملهی راهزنان به  
کاروان در راه جبل، چنان دقیق و شفاف توسط شاهزاده خانم توصیف شده که می توان تمام آن وقایع را بسیار واضح در ذهن مجسم کرد. استفاده ی درست و به موقع مؤلف از شعر، ضرب المثل و طنز و ذکر وقایع تاریخی با نثری ساده و روان را باید از جمله دلایل جذابیت سفرنامه دانست.  
کاروان در راه جبل، چنان دقیق و شفاف توسط شاهزاده خانم توصیف شده که می توان تمام آن وقایع را بسیار واضح در ذهن مجسم کرد. ''استفاده ی درست و به موقع مؤلف از شعر، ضرب المثل و طنز و ذکر وقایع تاریخی با نثری ساده و روان را باید از جمله دلایل جذابیت سفرنامه دانست.''
 
ویژگی های سفرنامه  
ویژگی های سفرنامه  
در آخرین صفحه ی سفرنامه، یادداشتی به قلم ابوالقاسم عمادالممالک پسر محمدباقر عمادالملک، همسر شاهزاده خانم به تاریخ ۱۳۱۷ هجری وجود دارد که در آن تصریح می کند این سفرنامه، روزنامه ی سفر حاجیه شاهزاده خانم به مکه ی معظمه است که به قلم خود شاهزاده خانم نوشته شده است. از سویی در انتهای سفرنامه آمده که این نسخه به دستور شاهزاده خانم توسط میرزا محمدعلی الموسوی به تاریخ ذی قعده ۱۳۱۷ هجری قلمی شده است. با توجه به تأكید شاهزاده خانم در برخی صفحه های سفرنامه و دستخط ابوالقاسم عمادالممالک مشخص است که اصل سفرنامه توسط شاهزاده خانم و در طول سفر نوشته شده اما بنا به دلایلی در سال ۱۳۱۷ هجری، چند سال پس از درگذشت همسر شاهزاده خانم، کاتبی به نام میرزا محمدعلی موسوی، نسخه ی اولیه را به دستور شاهزاده خانم رونویسی میکند. بنابراین باید توجه کرد تاریخ آغاز سفر ۱۳۰۳ هجری و تاریخ پایان آن یک سال بعد در ۱۳۰۴ هجری است و رونویسی از متن اصلی در ۱۳۱۷ هجری اتفاق افتاده است.  
در آخرین صفحه ی سفرنامه، یادداشتی به قلم ابوالقاسم عمادالممالک پسر محمدباقر عمادالملک، همسر شاهزاده خانم به تاریخ ۱۳۱۷ هجری وجود دارد که در آن تصریح می کند این سفرنامه، روزنامه ی سفر حاجیه شاهزاده خانم به مکه ی معظمه است که به قلم خود شاهزاده خانم نوشته شده است. از سویی در انتهای سفرنامه آمده که این نسخه به دستور شاهزاده خانم توسط میرزا محمدعلی الموسوی به تاریخ ذی قعده ۱۳۱۷ هجری قلمی شده است. با توجه به تأكید شاهزاده خانم در برخی صفحه های سفرنامه و دستخط ابوالقاسم عمادالممالک مشخص است که اصل سفرنامه توسط شاهزاده خانم و در طول سفر نوشته شده اما بنا به دلایلی در سال ۱۳۱۷ هجری، چند سال پس از درگذشت همسر شاهزاده خانم، کاتبی به نام میرزا محمدعلی موسوی، نسخه ی اولیه را به دستور شاهزاده خانم رونویسی میکند. بنابراین باید توجه کرد تاریخ آغاز سفر ۱۳۰۳ هجری و تاریخ پایان آن یک سال بعد در ۱۳۰۴ هجری است و رونویسی از متن اصلی در ۱۳۱۷ هجری اتفاق افتاده است.  
یکی از ویژگیهای سفرنامه ی شاهزاده خانم حاشیه نویسی هایی است که با توجه به شباهت خط، بایست توسط ابوالقاسم عماد الممالک، پسر همسر شاهزاده، نوشته شده باشد و بنابراین اهمیت بسیاری دارد. در این  
 
حاشیه ها اطلاعات بسیار کامل و دقیقی درباره ی شهرهای نام برده در متن آمده که نه تنها ارزش این سفرنامه را چند برابر می کند، بلکه منبع و مأخذ مفیدی برای آشنایی با موقعیت و تاریخ و اسامی قدیمی شهرهایی است که در مسیر این سفر قرار گرفته اند. به دلیل اهمیت این حاشیه ها، محل ارجاع آنها را با اعدادی مجزا از اعداد پانویس در متن و داخل پرانتز مشخص کرده ایم و توضیحات را انتهای کتاب آورده ایم.  
یکی از ویژگیهای سفرنامه ی شاهزاده خانم حاشیه نویسی هایی است که با توجه به شباهت خط، بایست توسط ابوالقاسم عماد الممالک، پسر همسر شاهزاده، نوشته شده باشد و بنابراین اهمیت بسیاری دارد. در این حاشیه ها اطلاعات بسیار کامل و دقیقی درباره ی شهرهای نام برده در متن آمده که نه تنها ارزش این سفرنامه را چند برابر می کند، بلکه منبع و مأخذ مفیدی برای آشنایی با موقعیت و تاریخ و اسامی قدیمی شهرهایی است که در مسیر این سفر قرار گرفته اند. به دلیل اهمیت این حاشیه ها، محل ارجاع آنها با اعدادی مجزا از اعداد پانویس در متن و داخل پرانتز مشخص شده و توضیحات در انتهای کتاب آورده شده است.
روش تصحیح  
 
روش تصحیح
 
سفرنامه ی پیش رو یکی از اولین سفرنامه های زنان قاجاری است که متن آن موجود است .تا این زمان در فهرست سفرنامه های زنان دوره ی قاجار یک سفرنامه ی دیگر متعلق به شاهزاده مهرماه خانم، دختر فرهادمیرزا و ملقب به عصمت السلطنه به تاریخ ۱۲۵۸ قمری وجود دارد که تاریخش به پیش از این سفرنامه بازمی گردد. بنابراین سفرنامه ی شاهزاده خانم از لحاظ قدمت در مرتبه ی دوم قرار دارد.  
سفرنامه ی پیش رو یکی از اولین سفرنامه های زنان قاجاری است که متن آن موجود است .تا این زمان در فهرست سفرنامه های زنان دوره ی قاجار یک سفرنامه ی دیگر متعلق به شاهزاده مهرماه خانم، دختر فرهادمیرزا و ملقب به عصمت السلطنه به تاریخ ۱۲۵۸ قمری وجود دارد که تاریخش به پیش از این سفرنامه بازمی گردد. بنابراین سفرنامه ی شاهزاده خانم از لحاظ قدمت در مرتبه ی دوم قرار دارد.  
این کتاب بر اساس نسخه ی خطی سفرنامه ی شاهزاده خانم به شماره ی ۱۸۴۲۲ با عنوان «روزنامه ی سفر مکه» موجود در بخش نسخ خطی کتابخانه ی ملی ایران استنساخ، تصحیح و در چهار فصل تنظیم شده است. چون نام «روزنامه ی سفر مکه» عنوانی تکراری و مورد استفادهی بسیاری از سفرنامه هایی از این دست بوده است، «سه روز به آخر دریا» را برای کتاب برگزیده شده است. این سفرنامه پیش از این تصحیح و منتشر نشده است، بنابراین نویسنده در تصحیح به متن اصلی وفادار مانده و جز افزودن سجاوندیهای ضروری و نشانه گذاری های لازم هیچ تغییری در کتاب داده نشده است. گفتنی است تمام نکته های ضروری در پی نوشت توضیح داده شده اند و برای آشنایی خوانندگان با واژگان و اصطلاحاتی که امروزه از یاد رفته اند و یا کمتر استفاده می شوند، این واژگان را با توضیح کامل به همراه اعلام و فهرست نام ها انتهای کتاب آورده شده است.
 
این کتاب بر اساس نسخه ی خطی سفرنامه ی شاهزاده خانم به شماره ی ۱۸۴۲۲ با عنوان «روزنامه ی سفر مکه» موجود در بخش نسخ خطی کتابخانه ی ملی ایران استنساخ، تصحیح و در چهار فصل تنظیم شده است. چون نام «روزنامه ی سفر مکه» عنوانی تکراری و مورد استفاده ی بسیاری از سفرنامه هایی از این دست بوده است، «سه روز به آخر دریا» برای کتاب برگزیده شده است. این سفرنامه پیش از این تصحیح و منتشر نشده است، بنابراین نویسنده در تصحیح به متن اصلی وفادار مانده و جز افزودن سجاوندیهای ضروری و نشانه گذاری های لازم هیچ تغییری در کتاب نداده است. تمام نکته های ضروری در پی نوشت توضیح داده شده اند و برای آشنایی خوانندگان با واژگان و اصطلاحاتی که امروزه از یاد رفته اند و یا کمتر استفاده می شوند، این واژگان را با توضیح کامل به همراه اعلام و فهرست نام ها انتهای کتاب آورده شده است.

نسخهٔ ‏۱۰ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۱۵

کتاب سه روز به آخر دریا جلد دوم مجموعه‌ی «سفرنامه‌های قدیمی زنان» است. شاهزاده خانم قاجاری از یک‌سو نوه‌ی فتحعلی شاه است و از سوی دیگر نوه‌ی نادرشاه افشار. زن نازپرورده‌ای که کمالاتش زبانزد است و به لطف ناصرالدین شاه سر از حرمسرای حکمران طبس در می‌آورد.

سفرنامه‌ی همسر عمادالملک به مکه و عتبات) جلد دوم مجموعه‌ی «سفرنامه‌های قدیمی زنان» است. شاهزاده خانم قاجاری از یک‌سو نوه‌ی فتحعلی شاه است و از سوی دیگر نوه‌ی نادرشاه افشار. زن نازپرورده‌ای که کمالاتش زبانزد است و به لطف ناصرالدین شاه سر از حرمسرای حکمران طبس در می‌آورد و سفرش به عربستان و عراق را از همان‌جا آغاز می‌کند. جذابیت سفرنامه‌های زنان در این است که در کنار اتفاقات سفر، ریزه‌کاری‌ها و روزمرگی‌ها را هم ثبت کرده‌اند و این روایتِ جزئیات است که به خواننده امکان می‌دهد تصویر روشن‌تری از آن دوره داشته باشد. در این سفرنامه‌ها متن به زبان شفاهی نزدیک‌تر می‌شود و صراحت و جسارت زنان راوی که برخلاف دیگر سفرنامه‌نویسان، ترسی از مناسبات مرسوم دولتمردان وقت نداشتند، وجوه نادیده‌ی آن دوره‌ی تاریخی را هویدا میسازد.

این کتاب حاصل پژوهشی است که برای نخستین بار روی نسخه‌ی خطی این سفرنامه انجام شده است.

کتاب سه روز به آخر دریا (سفرنامه‌ی همسر عمادالملک به مکه و عتبات) تنها ماجرای یک سفر زیارتی نیست، بلکه داستان یک زندگی است. زندگی یک زن درباری که لایه‌ای ناپیدا را آشکار می‌کند. نام او معلوم نیست، چون در تمام کتاب هیچ‌وقت او را به نام خطاب نمی‌کنند، اما اصل و نسبش را در همین متون میتوان دید.او دختر شاهزاده مبارک‌میرزا، نوه‌ی شاهزاده محمودمیرزا و نوه‌ی فتحعلی‌شاه قاجار است و از سمت مادر نوه‌ی نادرشاه افشار محسوب می‌شود. زنی است باسواد، آشنا به شعر و ادبیات، هنرمند و قطعاً زیبا؛ چون آوازه‌اش به ناصرالدین‌شاه می‌رسد و در پانزده سالگی به نامزدیِ شاه درمی‌آید. این نامزدی به انجام نمی‌رسد و آن‌طور که خودش می‌نویسد «بغض بزرگان مانع گردیده.» پس از سه سال نامزدی به هم می‌خورد و شاهزاده خانم در سن هجده سالگی به دستور ناصرالدین ‌شاه به عقد عمادالملک، حاکم پنجاه و چند ساله‌ی بسیار ثروتمند طبس در می‌آید. پس از چند سال دشمنی‌های زنان دیگر عمادالملک و مرگ دو برادرش و دلتنگی‌های شاهزاده خانم او را به عزیمت به مکه و عتبات مصمم می‌کند.

جذابیت سفرنامه‌های زنان در این است که در کنار اتفاقات سفر، ریزه‌کاری‌ها و روزمرگی‌ها را هم ثبت کرده‌اند و این روایتِ جزئیات است که به ما امکان می‌دهد تصویر روشن‌تری از آن دوره داشته باشیم. در این سفرنامه‌ها متن به زبان شفاهی نزدیک‌تر می‌شود و صراحت و جسارت زنان راوی که برخلاف دیگر سفرنامه‌نویسان، ترسی از مناسبات مرسوم دولتمردان وقت نداشتند، وجوه نادیده‌ی آن دوره‌ی تاریخی را به ما نشان می‌دهد. خاطره ما از جامعه نسوان دوره قاجار چیست؟ به طور حتم، زنانی که از کمترین میزان آزادی های اجتماعی برخوردار بودند و گاه آن اندازه دور از چشم، که حتی در شمارش فرزندان خانواده به حساب نمی آمدند. داشتن سواد برای آنان حرام بود و سفر بدون محارم محال، اما این تنها یک تصور است؛ تصوری که اکنون حاکم است، وگرنه تحقیقات وسیع و منابعی چون برخی سفرنامه ها که دست نوشته های خود این زنان است، نشان می دهد باید ذهنیتمان را درباره زندگی زنان قاجار و به خصوص زنان درباری که روزگاری آنان را عروسک های حرمسراها می دانستیم، تغییر داده یا لااقل درباره گروهی از آنان که تعدادشان کم هم نیست، به گونه ای دیگر بیندیشیم.





سه روز به آخردریا و بسم الله الرحمن الرحيم سرشناسه: ناظمی، نازیلا، ۱۳۵۰ ، گرد آورنده عنوان و نام پدید آور: سه روز به آخردريا: سفرنامه شاهزاده خانم قاجاری/ به کوشش نازیلا ناظمی؛ ویراستارزهره ترابی مشخصات نشر: تهران: اطراف ، ۱۳۹۷. مشخصات ظاهری: ۱۵۰م. فروست: سفرنامه های قدیمی زنان؛ ۲. شابك: ۲-۱۱-۶۱۹۴-۶۲۲-۱۷۸ وضعیت فهرست نویسی: فیپا عنوان دیگر: سفرنامه شاهزاده خانم قاجاری به مکه. موضوع: سفرنامه های ایرانی -- قرن ۱۳ق. رده بندی کنگره: ۱۳۹۸ دی ۲۳ن/ DS۲۰۸ رده بندی دیویی: ۱۱۵/۲۸۰۴۵۳ شماره کتابشناسی ملی: ۵۴۸۵۹۱۵ سفرنامه های قدیمی زنان (۲) سه روز به آخر دریا به کوشش نازیلا ناظمی سفرنامه شاهزاده خانم قاجاری ويراستار: زهره ترابي بازبینی نهایی متن: فاطمه ستوده دبیر فنی: محمدرضا لری چی طراح جلد:هلی آیت چاپ : کاج . صحافی: نمونه شابک : ۲-۱۱-۶۲۲۰۶۱۹۴-۹۷۸ چاپ اول : ۱۳۹۸، ۱۰۰۰ نسخه همدی حقوق چاپ و نشر این اثر برای نشر اطراف، محفوظ است. هر گونه تکثير، انتشار و بازنویسی این افر(هابی، صوتی، تصویری، الکترونیکی) بدون اجازهی کتبی ناشر ممنوع است. نقل برش هایی از متن کتاب با ذکر منبع آزاد است. تهران، خیابان گل نبی، خیابان شهید ناطق نوری، کوی رضابیک، پلاک ۹. تلفن : ۲۲۸۵۰۲۴۷ htrint.ir سفرنامه های قدیمی زنان (۲) سه روز به اخر دریا اے الا و سفرنامه شاهزاده خانم قاجاری ها به کوشش نازیلا ناظمی

دن ب نبنبست نمبمننننننننبمنفسهمجي دهه ۱۹۶۰ .

":.:":":
کرده

" ...:

شوهة اور دورات ی ا د اه م ا را به اتار دیا اور ادا کر

:

معها

: نه

الا بانی به قرار داد و به تمام دارد نام ها را هاک 12 اور در دوران ایرانی ب بود و با او ر دوران یار 3 میری بات اوای ابط مهم نو په" و " , الم بنانا اور او من جارالله هم بهره به موه. من به و من المياه با ما ابو ماضي . به بیان میں کشتی سه روز است در بوشهر معطل شدیم ..:

":

۲۰۶ را دارد و او را وادار کردار ادا اند و او را " ء کو جاری مینو

" ...

و - و ، و ن ام

بدر، ، ما با

ای من دن و

و ان من مجده مجد نه

در بره

.. م شرعة - ... . با ور

.. و هم ، پاها با ما ا ا و .. . تصویر: بندر بوشهر در دوره قاجار فست نسب نامه و اذن حضرت والا فصل اول بی تاشا نبود فصل دوم قطعه ای از جهنم فصل سوم: عمارت روی ناف وا است فصل چهارم: صدای مشتری از تعال على ماشه ابوالقاسم عماد المالک بر سفرنامه شاهزاده خانم

مقدمه

ساموئل گرین بنجامین، اولین سفیر آمریکا در ایران در زمان ناصرالدين شاه، در کتابش درباره ی زنان ایرانی می نویسد «اگر عجولانه قضاوت و نتیجه گیری شود که زنان ایران عقب افتاده ، بی اطلاع و نادان هستند، اشتباه محض است، آنها گرچه تحصیل کرده و آشنا به تمدن غربی نیستند ولی به هیچ وجه کودن و احمق هم نیستند و در امور اجتماعی و سیاسی کشور نفوذ دارند و در پشت پرده خیلی کارها با مشارکت و مساعی آنها می گذرد. فقط نفوذ زنان ایران آشکار و ظاهر نیست و خارجی ها در نظر اول به آسانی از آن مطلع نمی شوند. مثلی است معروف که می گویند «از صاحب قدرت نباید ترسید، بلکه از عواملی که این صاحب قدرت را تحریک می کنند و پشت سر او هستند باید وحشت داشت.» در ایران وضع چنین است و زنان در دربار و مواضع قدرت نقش مؤثر ولی پشت پرده را دارند. گذشته از این، استعدادهای بسیاری در اندرونها وداخل حرمسراها وجود دارد: زنانی که در موسیقی، شعر، نقاشی، قلاب دوزی و در عین حال سیاست و دیپلماسی به مرحله ی استادی رسیده اند. سیاست بازی، انتریک و اعمال نفوذ در ایران به مقدار زیاد، بستگی به نقشی دارد که زنان در آن بازی میکنند.» تصوير ما از زنان دورهی قاجار چیست؟ زنانی که از کمترین میزان آزادی های اجتماعی برخوردار بودند، در شمارش فرزندان خانواده هم به حساب نمی آمدند، سوادآموزی برایشان حرام بود و نمی توانستند بدون محارم سفر کنند. اما پژوهش های انجام شده درباره ی زندگی زنان و چگونگی حضور آنها در آن دوره، نشان می دهد، زنان آن قدر جامعه گریز نبوده اند و برای کسب هویت مستقل با حفظ حرمت و شرافت خود تلاش های بسیار کرده اند. حتی در جریان های سیاسی همگام و گاه جلوتر از مردان به پا خاسته اند. شورش زنان در بلوای نان در دورهی ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه نمونه ی روشنی از آگاهی و حضور زنان در جامعه است. این نوع حرکت ها فقط خاص زنان طبقه ی متوسط و پایین جامعه ی ایران نبود. زنان درباری نیز با تمام محدودیت ها قدم های مثبت و مهمی برای بهبود وضعیت زنان برداشته اند. بعضی شاهزاده خانم های قاجار علاوه بر داشتن سواد، با نویسندگی هم آشنایی داشته و آثار ارزشمندی به جای گذاشته اند. جسارت زنان دوره ی قاجار اعم از عامی و درباری وقتی خودش را نشان می دهد که می فهمیم بعضی از این زنان خلاف عرف جامعه، مستقل و بدون همسر راهی سفرهای دور و دراز شده اند. اینکه زنی بدون محارم سفری یک ساله را آغاز کند و رهبري خدمه و همراهانش را به دست گیرد، موضوعی نبوده که مردان دوره ی قاجار با آن به آسانی کنار بیایند. این زنان جسور نه تنها به سفر رفته اند، بلکه به کاری مهم تردست زده اند: روزنامه ی سفر يا سفرنامه نوشته اند. سفرنامه های زنان معمولا با خاطره نگاری همراه است. بسیار پیش می آید هنگام شرح ماجرای عبور از شهری، اتفاقی در گذشته ی دور را به یاد آورده و بازگو میکنند که گاه دردآور و گاه باعث دلشادی است. شاید بتوان گفت روزنامه نویسی ها برای زنان باسواد درباری مجالی برای بروز احساسات و اندیشه های پنهان بدون شرم و نگرانی بوده است. آنان طنازی ها، کوه ها، دشمنیها، دلتنگیها، حسرت ها و آرزوهای بر باد رفته و یا رازهای پشت دیوارهای حرمسراها را چنان در قالب واژگانی ساده و گاه آمیخته با طنز بیان میکنند که باورش سخت به نظر می رسد. در بیان حوادث سفر نیز چنان دقیق اند که مخاطب گمان می کند لحظه به لحظه ی سفرهمراهشان بوده است. از همین روست که سفرنامه های زنان قاجار را می توان منابعی معتبر و کامل برای بررسی شرایط زندگی اجتماعی زنان ایرانی در یکی از تلخ ترین دوران تاریخ ایران دانست.


سفرنامه نویسی در ایران سابقه ی طولانی دارد اما از دوران صفویه یادداشت ها و وقایع نویسی ها تحت تأثیر سفرنامه نویسان خارجی که به ایران بسیار سفر می کردند، دگرگون شد. برخورد نزدیک با اروپاییان که بسیاری شان برای طراحی و تحقیق در هنر و معماری و بررسی اوضاع و احوال ایرانیان، به سفرهای پرمخاطره می رفتند، نگاه نویسندگان و وقایع نگاران و حتی شعرا و دیگر هنرمندان را به سفر تغییر داد و سفرنامه نویسی، سنتی جدی شد؛ سنت وعادت مطلوبی که در دوره ی قاجار به اوج خود رسید و سفرنامه نویسی یا به اصطلاح آن روزگار روزنامه نویسی، سبک و شیوه نگارش خاص خود را در ادبیات فارسی به دست آورد.

با فاصله گرفتن از دوران صفویه، سفرنامه ها در قالب و موضوع تنوع پیدا کردند: گزارش سفرهای خارجی، سفرهای داخلی، سفر به عتبات عالیات شامل کربلا، نجف، کاظمین و سامرا و بالاخره گزارش سفر حج. البته تعداد گزارش ها و سفرنامه های حج و پس از آن عتبات عالیات نسبت به دسته های دیگر خیلی بیشتر است. سفر به حج و عتبات سفری پرزحمت و خطرناک بود که معمولا نزدیک یک سال طول می کشید و آن چه در این سفرنامه ها نوشته می شد، دایرة المعارفی بود از تجربه های گران بها برای خوانندگان و مسافران و منبع با ارزشی برای مورخان و جغرافیدانان و جامعه شناسان آینده.

به نظر می آید این نویسندگان، با نیازهای مردم به خوبی آشنا بودند و درک درستی از مخاطبان خود داشتند؛ چرا که اغلب آنها بدون آشنایی با فنون ادبی، چنان با مهارت پای در داستان گویی می گذارند و مخاطبان را جذب خود می کنند که باورش دشوار است.

حاجیه شاهزاده خانم

این کتاب نه تنها ماجرای یک سفر زیارتی نبلکه داستان زندگی یک زن درباری است. نام او معلوم نیست، چون در تمام کتاب هیچ وقت او را به نام خطاب نمی کنند، اما اصل و نسبش بر اساس متن کتاب چنین است: از سمت پدر دختر شاهزاده مبارک میرزا، نوه ی شاهزاده محمود میرزا و نوه ی فتحعلی شاه قاجار و از سمت مادر نوه ی نادرشاه افشار . او زنی است باسواد، آشنا به شعر و ادبیات، هنرمند و ظاهرا زیبا؛ چرا که وقتی آوازه اش به ناصرالدین شاه می رسد در پانزده سالگی به نامزدي شاه در می آید. این نامزدی البته به انجام نمی رسد و آن طور که خودش می نویسد «بغض بزرگان مانع گردیده.» پس از سه سال به هم می خورد و شاهزاده خانم در سن هجده سالگی به دستور ناصرالدین شاه به عقد عمادالملک، حاکم پنجاه و چند ساله ی بسیار ثروتمند طبس در می آید. پس از چند سال دشمنی های زنان دیگر عمادالملک و مرگ دو برادرش و دلتنگی های شاهزاده خانم او را به عزیمت به مکه و عتبات مصمم می کند. خودش در این باره می نویسد

«به التماس خدمت سرکار عمادالملک عرض کردم که گر ترحم می کنی، وقت است وقت. چون معزی الیه هم پیر و شکسته شده بودند و نهایت انس را به من داشت و جدایی من خیلی برایشان ناگوار بود، از راه بزرگ منشی و کوچک نوازی که شیوه ي ذات حمیده صفات است، نمی خواست دل شکسته را بشکند. در ظاهر اذن مرخص و در باطن به توسط تمام مردم ممانعت می فرمود ولی ابدأ از شدت دلتنگی گوش به حرف ناصحین نمی توانستم کرد.»

به هر صورت، شاهزاده خانم اذن سفر از همسر و با تعداد اندکی همراه، در ۲۱ شعبان ۱۳۰۳ هجری قمری (۴ خرداد ۱۲۶۵) طبس را برای یک سال به قصد عتبات و سپس مکه ترک می کند. از همان آغاز سفرنامه راوی زنی باسواد و نکته سنج و تیزبین است که تمایلی به زیاده گویی ندارد. هرچند ثروتمند و سرشناس است اما جاده با او همان میکند که با دیگران. «از شدت گرما مثل ماهی بی آب می طپیم. خودم و تمام مردم نزدیک است هلاک شویم. هم ریگ است، هم کویر. ماه جوزا در گرمسیر بی آب میان کویرنمک، شنیدن کی بود مانند دیدن.»

آنچه بر سر این مسافران در مسیر طبس تا قصر شیرین می آید، به هیچ وجه قابل مقایسه با مشکلات خارج از مرز ایران و ادامه ی راه در دریا نیست. تعدی و غارت کاروان زائران و اهانت و حمله به ویژه به زنان و شیعیان، خطرات و سختی هایی بوده که زائران خانه ی خدا باید به جان می خریدند. شاهزاده خانم در سرحد ایران و عثمانی، یعنی سرحد ایران و عراق امروزی، با راهزنان ایل چلابی روبه رو می شود. طایفه ای که از نظر وی دزدی و غارت کاروان ها برای آنها موضوعی عادی و بدون خجالت است. .

زائران آن روزگار از دو راه می توانستند به حجاز برسند، دریا و جبل. برای عزیمت از طریق کشتی، زائران پس از رسیدن به بغداد یا موصل یا سامرا با کشتی های کوچک خود را به بصره می رساندند. سپس با کشتی بزرگ تر وارد خلیج فارس می شدند. برخی از کشتی ها که از خط ساحلی حرکت می کردند، توقفی در بوشهر داشتند، پس از آن وارد اقیانوس هند می شدند و با دور زدن شبه جزیرهی عربستان و عبور از تنگهی باب المندب خود را به بندر جده می رساندند. بار دیگر سوار بر کجاوه می شدند و به مکه و مدينه می رفتند.

مسیر جبل از کوفه در جنوب عراق آغاز می شد و از نجد میگذشت. این مسیر که در متون تاریخی به «راه زبیده» یا «درب زبیده» نیز نامیده شده، کوتاه تر اما پرخطر بود و زائران با مشکلاتی مانند کم آبی، گرما و ناامنی های برآمده از غارتگری اعراب بدوی ساکن در میان راه روبه رو می شدند. این مسیرها که گذشتن از آنها حتی برای مردان قوی بنیه هم سخت و طاقت فرسا بود، همان خط سیری بود که شاهزاده خانم و همراهانش بایست از آن عبور می کردند. بنابراین سفرنامه ی شاهزاده خانم با ورود زائران به کشتی و سپس در راه بازگشت که از مسیر جبل اتفاق می افتد، رنگ و بویی دیگر پیدا میکند. ازدحام مسافران و به گل نشستن های مکرر کشتی و بدتر از همه مرگ و میر زائران و انداختن اجساد به دریا تا حملهی راهزنان به کاروان در راه جبل، چنان دقیق و شفاف توسط شاهزاده خانم توصیف شده که می توان تمام آن وقایع را بسیار واضح در ذهن مجسم کرد. استفاده ی درست و به موقع مؤلف از شعر، ضرب المثل و طنز و ذکر وقایع تاریخی با نثری ساده و روان را باید از جمله دلایل جذابیت سفرنامه دانست.

ویژگی های سفرنامه

در آخرین صفحه ی سفرنامه، یادداشتی به قلم ابوالقاسم عمادالممالک پسر محمدباقر عمادالملک، همسر شاهزاده خانم به تاریخ ۱۳۱۷ هجری وجود دارد که در آن تصریح می کند این سفرنامه، روزنامه ی سفر حاجیه شاهزاده خانم به مکه ی معظمه است که به قلم خود شاهزاده خانم نوشته شده است. از سویی در انتهای سفرنامه آمده که این نسخه به دستور شاهزاده خانم توسط میرزا محمدعلی الموسوی به تاریخ ذی قعده ۱۳۱۷ هجری قلمی شده است. با توجه به تأكید شاهزاده خانم در برخی صفحه های سفرنامه و دستخط ابوالقاسم عمادالممالک مشخص است که اصل سفرنامه توسط شاهزاده خانم و در طول سفر نوشته شده اما بنا به دلایلی در سال ۱۳۱۷ هجری، چند سال پس از درگذشت همسر شاهزاده خانم، کاتبی به نام میرزا محمدعلی موسوی، نسخه ی اولیه را به دستور شاهزاده خانم رونویسی میکند. بنابراین باید توجه کرد تاریخ آغاز سفر ۱۳۰۳ هجری و تاریخ پایان آن یک سال بعد در ۱۳۰۴ هجری است و رونویسی از متن اصلی در ۱۳۱۷ هجری اتفاق افتاده است.

یکی از ویژگیهای سفرنامه ی شاهزاده خانم حاشیه نویسی هایی است که با توجه به شباهت خط، بایست توسط ابوالقاسم عماد الممالک، پسر همسر شاهزاده، نوشته شده باشد و بنابراین اهمیت بسیاری دارد. در این حاشیه ها اطلاعات بسیار کامل و دقیقی درباره ی شهرهای نام برده در متن آمده که نه تنها ارزش این سفرنامه را چند برابر می کند، بلکه منبع و مأخذ مفیدی برای آشنایی با موقعیت و تاریخ و اسامی قدیمی شهرهایی است که در مسیر این سفر قرار گرفته اند. به دلیل اهمیت این حاشیه ها، محل ارجاع آنها با اعدادی مجزا از اعداد پانویس در متن و داخل پرانتز مشخص شده و توضیحات در انتهای کتاب آورده شده است.

روش تصحیح

سفرنامه ی پیش رو یکی از اولین سفرنامه های زنان قاجاری است که متن آن موجود است .تا این زمان در فهرست سفرنامه های زنان دوره ی قاجار یک سفرنامه ی دیگر متعلق به شاهزاده مهرماه خانم، دختر فرهادمیرزا و ملقب به عصمت السلطنه به تاریخ ۱۲۵۸ قمری وجود دارد که تاریخش به پیش از این سفرنامه بازمی گردد. بنابراین سفرنامه ی شاهزاده خانم از لحاظ قدمت در مرتبه ی دوم قرار دارد.

این کتاب بر اساس نسخه ی خطی سفرنامه ی شاهزاده خانم به شماره ی ۱۸۴۲۲ با عنوان «روزنامه ی سفر مکه» موجود در بخش نسخ خطی کتابخانه ی ملی ایران استنساخ، تصحیح و در چهار فصل تنظیم شده است. چون نام «روزنامه ی سفر مکه» عنوانی تکراری و مورد استفاده ی بسیاری از سفرنامه هایی از این دست بوده است، «سه روز به آخر دریا» برای کتاب برگزیده شده است. این سفرنامه پیش از این تصحیح و منتشر نشده است، بنابراین نویسنده در تصحیح به متن اصلی وفادار مانده و جز افزودن سجاوندیهای ضروری و نشانه گذاری های لازم هیچ تغییری در کتاب نداده است. تمام نکته های ضروری در پی نوشت توضیح داده شده اند و برای آشنایی خوانندگان با واژگان و اصطلاحاتی که امروزه از یاد رفته اند و یا کمتر استفاده می شوند، این واژگان را با توضیح کامل به همراه اعلام و فهرست نام ها انتهای کتاب آورده شده است.