تفاوت میان نسخه‌های «چادری»

از دانشنامه الکترونیکی زنان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
چدری یا چادری /<big>ča(ā)dari</big>/ پوششی است که زنان افغانی به عنوان حجاب بر سر میکنند و تمام سر و بدن را میپوشاند.
[[پرونده:چادری 2.jpg|بندانگشتی|چادری یا چدری]]
چدری یا چادری /<big>ča(ā)dari</big>/ سرپوش و روبنده دارای چشمی.<ref>پ‍وش‍اک‌در ای‍ران‌زم‍ی‍ن‌ (1382). ترجمه متین، پیمان. تهران: امیرکبیر.</ref> پوششی است که زنان افغانی به عنوان حجاب بر سر میکنند و تمام سر و بدن را میپوشاند.


=== تعریف ===
===تعریف===
[[پرونده:چادری 3.jpg|بندانگشتی|زنی در حال خرید چدری در یک چدری فروشی]]
چدری یا برقع افغانی یک چادر آبی رنگ دوتکه است که در قسمت چشم ها ، مشبک میباشد. نقاب یا روبنده این چادر در قسمت بالای سر شبیه به کلاه است. اگرچه این چادر به رنگ آبی شناخته میشود اما در رنگ های دیگر مانند سفید ، سبز و … هم تولید شده است.  
چدری یا برقع افغانی یک چادر آبی رنگ دوتکه است که در قسمت چشم ها ، مشبک میباشد. نقاب یا روبنده این چادر در قسمت بالای سر شبیه به کلاه است. اگرچه این چادر به رنگ آبی شناخته میشود اما در رنگ های دیگر مانند سفید ، سبز و … هم تولید شده است.  


سطر ۷: سطر ۹:


===پیشینه===
===پیشینه===
[[پرونده:چادری 4.jpg|بندانگشتی|چدری در رنگهای مختلف]]
«چادری یک پدیده وارد شده از بیرون افغانستان است که نظر به ضرورت زمان، جهت حفظ رویت زن‌ها از نظر قشون اشغال‌گر انگلیس که در جنگ اول افغان- انگلیس [۱۸۳۹-۱۸۴۲] در کابل آمده بودند، مصلحتاً بین زنان کابل رواج داده شد. چون تعداد زیاد عساکر انگلیسی به کابل آمدند و در مراکز نظامی سیاه‌سنگ، بی‌بی مهرو و شیرپور مستقر شده بودند و در جای بازارهای کابل گشت‌و‌گذار داشتند. کابلی‌ها صواب دیدند تا زن‌های‌شان از نظر آن‌ها در امان باشند و موقتاً روپوشی بر سر و تن ایشان کشیده شود. مساعدترین روپوشی که در آن وقت می‌توانست مورد پسند زن‌های کابل باشد، همانا چادرهای فیشنی زن‌های نواب‌های هندی بود که به تقلید از زن‌های انگلیسی در هند می‌پوشیدند و شهرت زیبایی آن بعضاً تا فامیل‌های کابل نیز رسیده بود. بعد این چادر به چادری و دلاق بدل شد که سراپای زن‌ها را می‌پوشانید. حتا بعضی اوقات مردها نیز با پوشیدن لباس زنانه، چادری و دلاق می‌توانستند با مقام‌های انگلیسی تماس گیرند.»<ref>دائره المعارف آریانا، جلد سوم، ذیل مدخل.</ref> زنان به‌خصوص کهن‌سالان دلاق که شبیه چادری بود را می‌پوشیدند. دلاق از پنجه‌ی پا تا سر، تمام بدن را می‌پوشاند. دلاق بسیار کلان و فراخ هم بوده است.
«چادری یک پدیده وارد شده از بیرون افغانستان است که نظر به ضرورت زمان، جهت حفظ رویت زن‌ها از نظر قشون اشغال‌گر انگلیس که در جنگ اول افغان- انگلیس [۱۸۳۹-۱۸۴۲] در کابل آمده بودند، مصلحتاً بین زنان کابل رواج داده شد. چون تعداد زیاد عساکر انگلیسی به کابل آمدند و در مراکز نظامی سیاه‌سنگ، بی‌بی مهرو و شیرپور مستقر شده بودند و در جای بازارهای کابل گشت‌و‌گذار داشتند. کابلی‌ها صواب دیدند تا زن‌های‌شان از نظر آن‌ها در امان باشند و موقتاً روپوشی بر سر و تن ایشان کشیده شود. مساعدترین روپوشی که در آن وقت می‌توانست مورد پسند زن‌های کابل باشد، همانا چادرهای فیشنی زن‌های نواب‌های هندی بود که به تقلید از زن‌های انگلیسی در هند می‌پوشیدند و شهرت زیبایی آن بعضاً تا فامیل‌های کابل نیز رسیده بود. بعد این چادر به چادری و دلاق بدل شد که سراپای زن‌ها را می‌پوشانید. حتا بعضی اوقات مردها نیز با پوشیدن لباس زنانه، چادری و دلاق می‌توانستند با مقام‌های انگلیسی تماس گیرند.»<ref>دائره المعارف آریانا، جلد سوم، ذیل مدخل.</ref> زنان به‌خصوص کهن‌سالان دلاق که شبیه چادری بود را می‌پوشیدند. دلاق از پنجه‌ی پا تا سر، تمام بدن را می‌پوشاند. دلاق بسیار کلان و فراخ هم بوده است.


سطر ۱۲: سطر ۱۵:


وقتی رژیم طالبان سقوط کرد. اکثر دختران و زنان چادری‌های‌شان را کنار گذاشتند و بدون چادری در شهر ظاهر شدند، اما هنوز هم در شهر کابل زنان چادری می‌پوشند.
وقتی رژیم طالبان سقوط کرد. اکثر دختران و زنان چادری‌های‌شان را کنار گذاشتند و بدون چادری در شهر ظاهر شدند، اما هنوز هم در شهر کابل زنان چادری می‌پوشند.
شاه امان الله خان در اوایل قرن بیستم پس از سفری که با همسرش ملکه ثریا به ایران و اروپا داشت پوشیدن چادری را ممنوع اعلام کرد و همسرش  در جولای 1928 حجاب از سر برداشت. ملکه ثریا در مقاله ای در
در افغانستان زنان در دوره‌های مختلف مستور بودند. زنان افغان دلاق و چادری می‌پوشیدند. در جامعه‌ی اسلامی در آسیایی مرکزی پوشیدن برقع یا برکا نیز رواج داشته است.
ملکه ثریا، یکی از نخستین خانم‌هایی بود که روی‌لچی را اعلام کرد. «شاه امان‌الله یک ماه بعد از لویه‌جرگه ۱۹۲۸ میلادی (هفته اول ماه اکتوبر) چهار جلسه‌ی بزرگ در قصر ستور وزارت خارجه دایر کرد که در هر یکی شش‌صد تن از معاریف و مأمورین عالی رتبه با خانم‌های‌شان به شمول دیپلومات‌های خارجی مقیم کابل اشتراک داشتند. شاه در بیانیه‌ی روز چهارم خود بر این موضوع تأکید کرد که ظرف دو ماه دیگر برقع از سر زنان برداشته خواهد شد و به جای آن یک روسری (دست‌مال) مانند زنان ترکیه برسر انداخته می‌شود که در زیر گردن گره می‌خورد، مگر شاه متذکر شد که اختیار این‌گونه ستر اجباری نیست. هم‌چنان شاه به این نکته اشاره کرد که چادری در اسلام فرض نیست و بعد خطاب به ملکه ثریا گفت که چادر خود را از سرش بردارد و ملکه چادر خود را از سر برداشت و زنان و حضار برایش کف زدند، بدون آن که از شرف ملکه چیزی کاسته شده باشد. بدین سان ملکه ثریا نخستین زن افغان است که رسماً روی‌لچی زن را در کشور اعلام کرد.» (سیمای زن افغان در حماسه و تاریخ، کاندید اکادمیسین اعظم سیستانی ۲۰۰۴ سویدن)
=== منابع ===
<references />

نسخهٔ ‏۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۱۵

چادری یا چدری

چدری یا چادری /ča(ā)dari/ سرپوش و روبنده دارای چشمی.[۱] پوششی است که زنان افغانی به عنوان حجاب بر سر میکنند و تمام سر و بدن را میپوشاند.

تعریف

زنی در حال خرید چدری در یک چدری فروشی

چدری یا برقع افغانی یک چادر آبی رنگ دوتکه است که در قسمت چشم ها ، مشبک میباشد. نقاب یا روبنده این چادر در قسمت بالای سر شبیه به کلاه است. اگرچه این چادر به رنگ آبی شناخته میشود اما در رنگ های دیگر مانند سفید ، سبز و … هم تولید شده است.  

زنان شهری افغانی، پوششی (سربندی) تنگ به نام «چادَری»، و از جنس ابریشم به رنگهای متنوع سر می‌کنند. چادری تمام بدن زنان را می‌پوشاند و روزنۀ توری گل‌دوزی یا قلاب‌دوزی شده در برابر چشمها دارد.

پیشینه

چدری در رنگهای مختلف

«چادری یک پدیده وارد شده از بیرون افغانستان است که نظر به ضرورت زمان، جهت حفظ رویت زن‌ها از نظر قشون اشغال‌گر انگلیس که در جنگ اول افغان- انگلیس [۱۸۳۹-۱۸۴۲] در کابل آمده بودند، مصلحتاً بین زنان کابل رواج داده شد. چون تعداد زیاد عساکر انگلیسی به کابل آمدند و در مراکز نظامی سیاه‌سنگ، بی‌بی مهرو و شیرپور مستقر شده بودند و در جای بازارهای کابل گشت‌و‌گذار داشتند. کابلی‌ها صواب دیدند تا زن‌های‌شان از نظر آن‌ها در امان باشند و موقتاً روپوشی بر سر و تن ایشان کشیده شود. مساعدترین روپوشی که در آن وقت می‌توانست مورد پسند زن‌های کابل باشد، همانا چادرهای فیشنی زن‌های نواب‌های هندی بود که به تقلید از زن‌های انگلیسی در هند می‌پوشیدند و شهرت زیبایی آن بعضاً تا فامیل‌های کابل نیز رسیده بود. بعد این چادر به چادری و دلاق بدل شد که سراپای زن‌ها را می‌پوشانید. حتا بعضی اوقات مردها نیز با پوشیدن لباس زنانه، چادری و دلاق می‌توانستند با مقام‌های انگلیسی تماس گیرند.»[۲] زنان به‌خصوص کهن‌سالان دلاق که شبیه چادری بود را می‌پوشیدند. دلاق از پنجه‌ی پا تا سر، تمام بدن را می‌پوشاند. دلاق بسیار کلان و فراخ هم بوده است.

در زمان طالبان (۱۹۹۶- ۲۰۰۱) پوشیدن چادری و برقع برای زنان اجباری شد. اکنون بر علاوه که برخی از زنان در شهر کابل از چادری استفاده می‌کنند، گاهی مهاجمان انتحاری نیز برای مقاصدشان از چادری استفاده کرده‌اند.

وقتی رژیم طالبان سقوط کرد. اکثر دختران و زنان چادری‌های‌شان را کنار گذاشتند و بدون چادری در شهر ظاهر شدند، اما هنوز هم در شهر کابل زنان چادری می‌پوشند.

شاه امان الله خان در اوایل قرن بیستم پس از سفری که با همسرش ملکه ثریا به ایران و اروپا داشت پوشیدن چادری را ممنوع اعلام کرد و همسرش در جولای 1928 حجاب از سر برداشت. ملکه ثریا در مقاله ای در

در افغانستان زنان در دوره‌های مختلف مستور بودند. زنان افغان دلاق و چادری می‌پوشیدند. در جامعه‌ی اسلامی در آسیایی مرکزی پوشیدن برقع یا برکا نیز رواج داشته است.

ملکه ثریا، یکی از نخستین خانم‌هایی بود که روی‌لچی را اعلام کرد. «شاه امان‌الله یک ماه بعد از لویه‌جرگه ۱۹۲۸ میلادی (هفته اول ماه اکتوبر) چهار جلسه‌ی بزرگ در قصر ستور وزارت خارجه دایر کرد که در هر یکی شش‌صد تن از معاریف و مأمورین عالی رتبه با خانم‌های‌شان به شمول دیپلومات‌های خارجی مقیم کابل اشتراک داشتند. شاه در بیانیه‌ی روز چهارم خود بر این موضوع تأکید کرد که ظرف دو ماه دیگر برقع از سر زنان برداشته خواهد شد و به جای آن یک روسری (دست‌مال) مانند زنان ترکیه برسر انداخته می‌شود که در زیر گردن گره می‌خورد، مگر شاه متذکر شد که اختیار این‌گونه ستر اجباری نیست. هم‌چنان شاه به این نکته اشاره کرد که چادری در اسلام فرض نیست و بعد خطاب به ملکه ثریا گفت که چادر خود را از سرش بردارد و ملکه چادر خود را از سر برداشت و زنان و حضار برایش کف زدند، بدون آن که از شرف ملکه چیزی کاسته شده باشد. بدین سان ملکه ثریا نخستین زن افغان است که رسماً روی‌لچی زن را در کشور اعلام کرد.» (سیمای زن افغان در حماسه و تاریخ، کاندید اکادمیسین اعظم سیستانی ۲۰۰۴ سویدن)


منابع

  1. پ‍وش‍اک‌در ای‍ران‌زم‍ی‍ن‌ (1382). ترجمه متین، پیمان. تهران: امیرکبیر.
  2. دائره المعارف آریانا، جلد سوم، ذیل مدخل.