تفاوت میان نسخه‌های «مندل»

از دانشنامه الکترونیکی زنان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۲: سطر ۲:


===تعریف===
===تعریف===
مندل یا مندیل /mende(i)l/ سربندی است از جنس کتان که  زنان آن را سه گوشه و روی [[چارقد]] استفاده می‌کنند.   
مندل یا مندیل /mende(i)l/ سربندی است<ref name=":0">حسن دوست، محمد (1393). ''فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی''. ج 4. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی. </ref> از جنس کتان یا تور که  زنان آن را به گونه های مختلف در نقاط گوناگون ایران استفاده میکنند.   


===ریشه شناسی===
===ریشه شناسی===
این واژه  برگرفته از واژه مندیل /mandil/  در عربی و به معنای دستمال است که خود از واژه لاتینی /mantil/  به معنای، حوله، دستمال و رومال گرفته شده است.   
این واژه  برگرفته از واژه مندیل /mandil/  در عربی و به معنای دستمال است که خود از واژه لاتینی /mantil/  به معنای، حوله، دستمال و رومال گرفته شده است.<ref name=":0" />  


=== کاربرد ===
===کاربرد===
مندل بیشتر هنگام کشاورزی و کارهای روزمره استفاده می شود. در مازندران به روسری ای که زنان کشاورز روی چارقد میبندند مندل میگویند. در خوزستان                                    . در خراسان جنوبی در نواحی تربت جام و خواف به معنای دستار یا عمامه مردان به کار میرود و پارچه ای است که مردان به دور سر میپیچند و دنباله آن به طول نیم متر  از پشت سر آویزان است.  
مندل بیشتر هنگام کشاورزی و کارهای روزمره استفاده می شود. در مازندران به روسری ای که زنان کشاورز روی چارقد میبندند مندل میگویند. زنان مازنی آن را سه گوش کرده روی [[چارقد]] استفاده می‌کنند<ref>محمدی سیف، معصومه (1398). ''جامعه شناسی پوشاک سنتی و زیورآلات زنان ایران زمین''. تهران: اندیشه احسان.  </ref> . برای ارامنه جلفا مندیل تور قرمزرنگی بود با حاشیه های طلایی که معمولاً آن را از هندوستان وارد می کردند. زنان این تور را که نقوش و حاشیهٔ طلایی رنگ داشت مانند پیش بند کودکان بر روی سینه و شانه ها می بستند و آن را در پشت گردن محکم می کردند. بلندی قد مندیل تا زیر سینه بود. مندیل بر روی تزیینات سینه بسته می شد. به مرور زمان و با نبود پارچهٔ مندیل سنتی در جلفا پارچه های ساده تری برای مندیل به کار گرفته شد.<ref>https://www.paymanonline.com/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D8%A7%DA%A9-%D8%A7%D8%B1%D9%85%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D9%84%D9%81%D8%A7/</ref>در خوزستان، خراسان جنوبی و در نواحی تربت جام و خواف به معنای دستار یا عمامه مردان به کار میرود و پارچه ای است که مردان به دور سر میپیچند و دنباله آن به طول نیم متر  از پشت سر آویزان است.<ref>پوشاک در ایران زمین</ref>


===منابع===
===منابع===
سطر ۱۵: سطر ۱۵:
پ‍وش‍اک‌در ای‍ران‌زم‍ی‍ن‌(1382). ترجمه متین، پیمان. تهران: امیرکبیر.
پ‍وش‍اک‌در ای‍ران‌زم‍ی‍ن‌(1382). ترجمه متین، پیمان. تهران: امیرکبیر.


ده‍خ‍دا، ع‍ل‍ی‌اک‍ب‍ر (1377). ''لغت نامه''. تهران: دانشگاه تهران: مؤسسه لغت نامه دهخدا. ذیل مدخل.
ده‍خ‍دا، ع‍ل‍ی‌اک‍ب‍ر (1377). ''لغت نامه''. تهران: دانشگاه تهران: مؤسسه لغت نامه دهخدا. ذیل مدخل.   
 
محمدی سیف، معصومه (1398). ''جامعه شناسی پوشاک سنتی و زیورآلات زنان ایران زمین''. تهران: اندیشه احسان.   


[[رده:پوشاک زنانه]]
[[رده:پوشاک زنانه]]
[[رده:پوشش سر]]
[[رده:پوشش سر]]

نسخهٔ ‏۳۱ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۲۱

تعریف

مندل یا مندیل /mende(i)l/ سربندی است[۱] از جنس کتان یا تور که زنان آن را به گونه های مختلف در نقاط گوناگون ایران استفاده میکنند.

ریشه شناسی

این واژه برگرفته از واژه مندیل /mandil/ در عربی و به معنای دستمال است که خود از واژه لاتینی /mantil/ به معنای، حوله، دستمال و رومال گرفته شده است.[۱]

کاربرد

مندل بیشتر هنگام کشاورزی و کارهای روزمره استفاده می شود. در مازندران به روسری ای که زنان کشاورز روی چارقد میبندند مندل میگویند. زنان مازنی آن را سه گوش کرده روی چارقد استفاده می‌کنند[۲] . برای ارامنه جلفا مندیل تور قرمزرنگی بود با حاشیه های طلایی که معمولاً آن را از هندوستان وارد می کردند. زنان این تور را که نقوش و حاشیهٔ طلایی رنگ داشت مانند پیش بند کودکان بر روی سینه و شانه ها می بستند و آن را در پشت گردن محکم می کردند. بلندی قد مندیل تا زیر سینه بود. مندیل بر روی تزیینات سینه بسته می شد. به مرور زمان و با نبود پارچهٔ مندیل سنتی در جلفا پارچه های ساده تری برای مندیل به کار گرفته شد.[۳]در خوزستان، خراسان جنوبی و در نواحی تربت جام و خواف به معنای دستار یا عمامه مردان به کار میرود و پارچه ای است که مردان به دور سر میپیچند و دنباله آن به طول نیم متر از پشت سر آویزان است.[۴]

منابع

حسن دوست، محمد (1393). فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی. ج 4. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.

پ‍وش‍اک‌در ای‍ران‌زم‍ی‍ن‌(1382). ترجمه متین، پیمان. تهران: امیرکبیر.

ده‍خ‍دا، ع‍ل‍ی‌اک‍ب‍ر (1377). لغت نامه. تهران: دانشگاه تهران: مؤسسه لغت نامه دهخدا. ذیل مدخل.

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ حسن دوست، محمد (1393). فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی. ج 4. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
  2. محمدی سیف، معصومه (1398). جامعه شناسی پوشاک سنتی و زیورآلات زنان ایران زمین. تهران: اندیشه احسان.  
  3. https://www.paymanonline.com/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D8%A7%DA%A9-%D8%A7%D8%B1%D9%85%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D9%84%D9%81%D8%A7/
  4. پوشاک در ایران زمین