تفاوت میان نسخه‌های «بی‌بی خانم استرآبادی (وزیراف)»

از دانشنامه الکترونیکی زنان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۷ نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
بی بی خانم استرآبادی (زاده1274ق) نویسنده، طنز پرداز، فعال حقوق زنان و مؤسس اولین مدرسه دختران (توسط ایرانیان) در ایران است.{{TOClimit}}
بی بی خانم استرآبادی (زاده1274ق) نویسنده، طنز پرداز، فعال حقوق زنان و مؤسس اولین مدرسه دختران (توسط ایرانیان) در ایران است.{{TOClimit}}
===زندگی‌نامه===
===زندگی‌نامه===
بی‌بی خانم استرآبادی، زنی شاعر و  طنزنويس بوده که در سال‌های اخير از سايه درآمده است. برای اولين بار در كتاب ''افكار اجتماعی و سياسی و اقتصادی در آثار منتشر نشده دوران قاجار'' تأليف هما ناطق و فريدون آدميت نام او آورده شد.[http://www.golagha.ir/webmags/?ty=5&magid=4&id=506] بی‌بی خانم فرزند محمدباقرخان، سرکرده سواره استرآبادی و مادرش دختر مرحوم آخوند ملاکاظم مجتهد مازندرانی ندیمه شکوه‌السلطنه مادر مظفرالدین شاه بود.<ref>استرآبادی، بی‌بی خانم (1372). ''م‍ع‍ای‍ب‌ ال‍رج‍ال‌: در پ‍اس‍خ‌ ب‍ه‌ ت‍ادی‍ب‌ ال‍ن‍س‍وان‌.'' وی‍راس‍ت‍ار ن‍ج‍م‌آب‍ادی‌، اف‍س‍ان‍ه‌. س‍وئ‍د: ن‍ش‍ر ب‍اران‌. صص4-5.</ref> مادربزرگش خدیجه ملاباجی ناصرالدین شاه، دختری باسواد و درستکار بود که در دربار زندگی می‌کرد. پدربزرگ بی‌بی، محمدباقرخان، سرکرده ایل انزان مازندران بود که در یکی از سفرهای ناصرالدین شاه به مازندران از خود دلاوری نشان داده و شیری را که به شاه حمله کرده بود، کشته بود. از این رو لقب ''شیرکُش'' گرفته بود و سپس در رکاب شاه به تهران آمده و شغل [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%B4%DB%8C%DA%A9_%D8%A2%D9%82%D8%A7%D8%B3%DB%8C ایشیک آقاسی باشی] دربار به او تفویض شده بود. او در تهران دلباخته ملاباجی خدیجه شد و از شاه اجازه ازدواج خواست و موافقت شاه را به دست آورد. این دو پس از ازدواج به مازندران رفتند.<ref>ملاح، نرجس مهرانگیز (1385). ''از زنان پیشگام ایرانی، افضل وزیری دختر بی‌بی خانم استرآبادی.'' تهران: شیرازه. ص15.</ref>
بی‌بی خانم استرآبادی، زنی شاعر و  طنزنويس بوده که در سال‌های اخير از سايه درآمده است. برای اولين بار در كتاب ''افكار اجتماعی و سياسی و اقتصادی در آثار منتشر نشده دوران قاجار'' تأليف [[هما ناطق]] و [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%88%D9%86_%D8%A2%D8%AF%D9%85%DB%8C%D8%AA فريدون آدميت] نام او آورده شد.[http://www.golagha.ir/webmags/?ty=5&magid=4&id=506] بی‌بی خانم فرزند محمدباقرخان، سرکرده سواره استرآبادی و مادرش دختر مرحوم آخوند ملاکاظم مجتهد مازندرانی ندیمه شکوه‌السلطنه مادر [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B8%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%D8%B4%D8%A7%D9%87 مظفرالدین شاه] بود.<ref>استرآبادی، بی‌بی خانم (1372). ''م‍ع‍ای‍ب‌ ال‍رج‍ال‌: در پ‍اس‍خ‌ ب‍ه‌ ت‍ادی‍ب‌ ال‍ن‍س‍وان‌.'' وی‍راس‍ت‍ار ن‍ج‍م‌آب‍ادی‌، اف‍س‍ان‍ه‌. س‍وئ‍د: ن‍ش‍ر ب‍اران‌. صص4-5.</ref> مادربزرگش خدیجه ملاباجی [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%B5%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%D8%B4%D8%A7%D9%87 ناصرالدین شاه]، دختری باسواد و درستکار بود که در دربار زندگی می‌کرد. پدربزرگ بی‌بی، محمدباقرخان، سرکرده ایل انزان مازندران بود که در یکی از سفرهای ناصرالدین شاه به مازندران از خود دلاوری نشان داده و شیری را که به شاه حمله کرده بود، کشته بود. از این رو لقب ''شیرکُش'' گرفته بود و سپس در رکاب شاه به تهران آمده و شغل [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%B4%DB%8C%DA%A9_%D8%A2%D9%82%D8%A7%D8%B3%DB%8C ایشیک آقاسی باشی] دربار به او تفویض شده بود. او در تهران دلباخته ملاباجی خدیجه شد و از شاه اجازه ازدواج خواست و موافقت شاه را به دست آورد. این دو پس از ازدواج به مازندران رفتند.<ref>ملاح، نرجس مهرانگیز (1385). ''از زنان پیشگام ایرانی، افضل وزیری دختر بی‌بی خانم استرآبادی.'' تهران: شیرازه. ص15.</ref>


بی‌بی خانم همسر یکی از مهاجران قفقاز به نام موسی خان وزیری بود. موسی خان، به خاطر تسلطش به زبان و ادبیات فارسی، در قزاقخانه علاوه بر سپاهیگری به تدریس فارسی هم اشتغال داشت. او درجات نظام را یکی بعد از دیگری گذراند و به میرپنجی رسید. صدای رسایش از صفات مشخصه او بود. او که مردی درست و مهربان و ملایم بود به خاطر همین صفات، توأم با دلاوریش، نزد دوستانش به موسی پیغمبر معروف شده بود.<ref>ملاح، نرجس مهرانگیز (1385). ''از زنان پیشگام ایرانی، افضل وزیری دختر بی‌بی خانم استرآبادی.'' تهران: شیرازه. ص17.</ref> حاصل این ازدواج هفت فرزند به نام‌های: مولود، علینقی، فتحعلی، حسنعلی، خدیجه، علیرضا و علی اصغر بود.
بی‌بی خانم همسر یکی از مهاجران قفقاز به نام موسی خان وزیری بود. موسی خان، به خاطر تسلطش به زبان و ادبیات فارسی، در قزاقخانه علاوه بر سپاهیگری به تدریس فارسی هم اشتغال داشت. او درجات نظام را یکی بعد از دیگری گذراند و به میرپنجی رسید. صدای رسایش از صفات مشخصه او بود. او که مردی درست و مهربان و ملایم بود به خاطر همین صفات، توأم با دلاوریش، نزد دوستانش به موسی پیغمبر معروف شده بود.<ref>ملاح، نرجس مهرانگیز (1385). ''از زنان پیشگام ایرانی، افضل وزیری دختر بی‌بی خانم استرآبادی.'' تهران: شیرازه. ص17.</ref> حاصل این ازدواج هفت فرزند به نام‌های: مولود، علینقی، فتحعلی، حسنعلی، خدیجه، علیرضا و علی‌اصغر بود.


بی‌بی خانم که مادرش ملاباجی حرم ناصرالدین شاه و بعد مظفرالدین شاه بود، در دربار این دو بزرگ شده و سواد آموخت. وی مشروطه‌خواه بود و مقالاتی نیز علیه تبعیض بین زن و مرد می‌نوشت و همزمان با سال‌های مشروطه‌خواهی اولین مدرسه دخترانه را در تهران باز کرد.<ref>ملاح، نرجس مهرانگیز (1385). ''از زنان پیشگام ایرانی، افضل وزیری دختر بی‌بی خانم استرآبادی.'' تهران: شیرازه. صص13-14.</ref>
بی‌بی خانم که مادرش ملاباجی حرم ناصرالدین شاه و بعد مظفرالدین شاه بود، در دربار این دو بزرگ شده و سواد آموخت. وی مشروطه‌خواه بود و مقالاتی نیز علیه تبعیض بین زن و مرد می‌نوشت و همزمان با سال‌های مشروطه‌خواهی اولین مدرسه دخترانه را در تهران باز کرد.<ref>ملاح، نرجس مهرانگیز (1385). ''از زنان پیشگام ایرانی، افضل وزیری دختر بی‌بی خانم استرآبادی.'' تهران: شیرازه. صص13-14.</ref>
سطر ۱۰: سطر ۱۰:


وی همچنین برای پیشرفت زنان و آگاهی آنان جلساتی در منزلش برپا می‌داشت. یادداشت‌های مربوط به این گردهمایی‌ها در روزنامه ''ایران نو'' ارگان حزب دموکرات، انتشار می‌یافت. این یادداشت‌ها نشان می‌داد که در گردهمایی‌ها از زنان خواسته می‌شد تا در بحث‌های سیاسی شرکت جویند. بی‌بی وزیراف رییس دبستان [[دوشیزگان]] زنان را فرا می‌خواند تا روزهای آخر هفته در خانه او گردآیند و ضمن نوشیدن قهوه و کشیدن قلیان درباره موضوعات سیاسی بحث کنند. در دعوتنامه وی چنین آمده بود: هر خواهری که مایل است می‌تواند در این گردهمایی سخنرانی کند، من خود نیز درباره منافع حکومت قانون و مضار خودکامگی سخن خواهم گفت.<br />
وی همچنین برای پیشرفت زنان و آگاهی آنان جلساتی در منزلش برپا می‌داشت. یادداشت‌های مربوط به این گردهمایی‌ها در روزنامه ''ایران نو'' ارگان حزب دموکرات، انتشار می‌یافت. این یادداشت‌ها نشان می‌داد که در گردهمایی‌ها از زنان خواسته می‌شد تا در بحث‌های سیاسی شرکت جویند. بی‌بی وزیراف رییس دبستان [[دوشیزگان]] زنان را فرا می‌خواند تا روزهای آخر هفته در خانه او گردآیند و ضمن نوشیدن قهوه و کشیدن قلیان درباره موضوعات سیاسی بحث کنند. در دعوتنامه وی چنین آمده بود: هر خواهری که مایل است می‌تواند در این گردهمایی سخنرانی کند، من خود نیز درباره منافع حکومت قانون و مضار خودکامگی سخن خواهم گفت.<br />
===معایب الرجال===
===معایب الرجال===
بی‌بی خانم در رساله مستدلی تحت عنوان [[معایب الرجال]] که جوابی به رساله‌ای تحت عنوان [[تأدیب النسوان]] بود نوشت که مردان با دور نگاهداشتن زن از سواد و علم و معرفت به او ظلم می‌کنند و مردان را شدیداً به باد انتقاد گرفت و گفت آنها هستند که سبب ناآگاهی‌های زنانند.
بی‌بی خانم در رساله مستدلی تحت عنوان [[معایب الرجال]] که جوابی به رساله‌ای تحت عنوان [[تأدیب النسوان]] بود نوشت که مردان با دور نگاهداشتن زن از سواد و علم و معرفت به او ظلم می‌کنند و مردان را شدیداً به باد انتقاد گرفت و گفت آنها هستند که سبب ناآگاهی‌های زنانند.
سطر ۱۵: سطر ۱۷:


===مدرسه دوشیزگان===
===مدرسه دوشیزگان===
بی‌بی خانم در سال 1324 قمری با شروع اعلام مشروطه توسط دولت در خانه شخصی خود به فکر باز کردن مدرسه دخترانه افتاد، ولی تا به حال مدرسه ندیده بود و طرز کلاس‌بندی کلاس‌های درس را نمی‌دانست. سرانجام در همان سال مشروطه یعنی 1324 دبستان [[دوشیزگان]] را افتتاح کرد. این مدرسه سه کلاس داشت و معلم یک کلاس خود بی‌بی خانم و دو کلاس دیگر را یکی خواهرش و دیگری دخترش خدیجه افضل وزیری با جمعاً بیست شاگرد اداره می‌کردند.<ref>ملاح، نرجس مهرانگیز (1385). ''از زنان پیشگام ایرانی، افضل وزیری دختر بی‌بی خانم استرآبادی.'' تهران: شیرازه. صص24-26.</ref>
بی‌بی خانم در سال 1324 قمری با شروع اعلام مشروطه توسط دولت در خانه شخصی خود به فکر باز کردن مدرسه دخترانه افتاد، ولی تا به حال مدرسه ندیده بود و طرز کلاس‌بندی کلاس‌های درس را نمی‌دانست. سرانجام در همان سال مشروطه یعنی 1324 دبستان [[دوشیزگان]] را افتتاح کرد. این مدرسه سه کلاس داشت و معلم یک کلاس خود بی‌بی خانم و دو کلاس دیگر را یکی خواهرش و دیگری دخترش [[خدیجه افضل وزیری]] با جمعاً بیست شاگرد اداره می‌کردند.<ref>ملاح، نرجس مهرانگیز (1385). ''از زنان پیشگام ایرانی، افضل وزیری دختر بی‌بی خانم استرآبادی.'' تهران: شیرازه. صص24-26.</ref>




سطر ۲۶: سطر ۲۸:


# [http://www.golagha.ir/webmags/?ty=5&magid=4&id=506 مؤسسه فرهنگی هنری گل آقا]
# [http://www.golagha.ir/webmags/?ty=5&magid=4&id=506 مؤسسه فرهنگی هنری گل آقا]
# [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%B4%DB%8C%DA%A9_%D8%A2%D9%82%D8%A7%D8%B3%DB%8C ویکی‌پدیای فارسی]






نویسنده: حکمت بروجردی
نویسنده: حکمت بروجردی
[[رده:زنان مدرسه ساز]]
[[رده:نویسندگان زن]]
[[رده:طنزپردازان زن]]
[[رده:طنزپردازان زن]]
[[رده:فعالان حقوق زنان]]
[[رده:فعالان حقوق زنان]]
[[رده:زنان موسس مدرسه]]
[[رده:نویسندگان زن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۰۶

بی بی خانم استرآبادی (زاده1274ق) نویسنده، طنز پرداز، فعال حقوق زنان و مؤسس اولین مدرسه دختران (توسط ایرانیان) در ایران است.

زندگی‌نامه

بی‌بی خانم استرآبادی، زنی شاعر و طنزنويس بوده که در سال‌های اخير از سايه درآمده است. برای اولين بار در كتاب افكار اجتماعی و سياسی و اقتصادی در آثار منتشر نشده دوران قاجار تأليف هما ناطق و فريدون آدميت نام او آورده شد.[۱] بی‌بی خانم فرزند محمدباقرخان، سرکرده سواره استرآبادی و مادرش دختر مرحوم آخوند ملاکاظم مجتهد مازندرانی ندیمه شکوه‌السلطنه مادر مظفرالدین شاه بود.[۱] مادربزرگش خدیجه ملاباجی ناصرالدین شاه، دختری باسواد و درستکار بود که در دربار زندگی می‌کرد. پدربزرگ بی‌بی، محمدباقرخان، سرکرده ایل انزان مازندران بود که در یکی از سفرهای ناصرالدین شاه به مازندران از خود دلاوری نشان داده و شیری را که به شاه حمله کرده بود، کشته بود. از این رو لقب شیرکُش گرفته بود و سپس در رکاب شاه به تهران آمده و شغل ایشیک آقاسی باشی دربار به او تفویض شده بود. او در تهران دلباخته ملاباجی خدیجه شد و از شاه اجازه ازدواج خواست و موافقت شاه را به دست آورد. این دو پس از ازدواج به مازندران رفتند.[۲]

بی‌بی خانم همسر یکی از مهاجران قفقاز به نام موسی خان وزیری بود. موسی خان، به خاطر تسلطش به زبان و ادبیات فارسی، در قزاقخانه علاوه بر سپاهیگری به تدریس فارسی هم اشتغال داشت. او درجات نظام را یکی بعد از دیگری گذراند و به میرپنجی رسید. صدای رسایش از صفات مشخصه او بود. او که مردی درست و مهربان و ملایم بود به خاطر همین صفات، توأم با دلاوریش، نزد دوستانش به موسی پیغمبر معروف شده بود.[۳] حاصل این ازدواج هفت فرزند به نام‌های: مولود، علینقی، فتحعلی، حسنعلی، خدیجه، علیرضا و علی‌اصغر بود.

بی‌بی خانم که مادرش ملاباجی حرم ناصرالدین شاه و بعد مظفرالدین شاه بود، در دربار این دو بزرگ شده و سواد آموخت. وی مشروطه‌خواه بود و مقالاتی نیز علیه تبعیض بین زن و مرد می‌نوشت و همزمان با سال‌های مشروطه‌خواهی اولین مدرسه دخترانه را در تهران باز کرد.[۴]

بی‌بی در عصر خود نوآور بود. او پایۀ تربیتی جدیدی را برای هفت فرزندش بنیان گذاشت. خانه او مجمع افراد تحصیلکرده و هنردوست بود. برادر بی‌بی، دکتر حسینعلی خان پزشک مظفرالدین شاه بود. دایی بی‌بی آقا شیخ اسدالله مجتهد بود. پسرخاله او پسر میرزا خوش‌نویس باشی دربار بود که بعد از فوت پدر جانشین او شده بود. همه این گروه فاضل، خوش مشرب و آموزگاران خوبی برای بچه‌های بی‌بی بودند. بی‌بی در خانه حکومت می‌کرد. او طالب حقوق مساوی برای زن و مرد بود.[۵] اعتقاد وی بر این بود که باید پسر و دختر یکسان آموزش علم ببینند و کسب معرفت کنند و در این راه خاموش نمی‌نشست.

وی همچنین برای پیشرفت زنان و آگاهی آنان جلساتی در منزلش برپا می‌داشت. یادداشت‌های مربوط به این گردهمایی‌ها در روزنامه ایران نو ارگان حزب دموکرات، انتشار می‌یافت. این یادداشت‌ها نشان می‌داد که در گردهمایی‌ها از زنان خواسته می‌شد تا در بحث‌های سیاسی شرکت جویند. بی‌بی وزیراف رییس دبستان دوشیزگان زنان را فرا می‌خواند تا روزهای آخر هفته در خانه او گردآیند و ضمن نوشیدن قهوه و کشیدن قلیان درباره موضوعات سیاسی بحث کنند. در دعوتنامه وی چنین آمده بود: هر خواهری که مایل است می‌تواند در این گردهمایی سخنرانی کند، من خود نیز درباره منافع حکومت قانون و مضار خودکامگی سخن خواهم گفت.


معایب الرجال

بی‌بی خانم در رساله مستدلی تحت عنوان معایب الرجال که جوابی به رساله‌ای تحت عنوان تأدیب النسوان بود نوشت که مردان با دور نگاهداشتن زن از سواد و علم و معرفت به او ظلم می‌کنند و مردان را شدیداً به باد انتقاد گرفت و گفت آنها هستند که سبب ناآگاهی‌های زنانند.


مدرسه دوشیزگان

بی‌بی خانم در سال 1324 قمری با شروع اعلام مشروطه توسط دولت در خانه شخصی خود به فکر باز کردن مدرسه دخترانه افتاد، ولی تا به حال مدرسه ندیده بود و طرز کلاس‌بندی کلاس‌های درس را نمی‌دانست. سرانجام در همان سال مشروطه یعنی 1324 دبستان دوشیزگان را افتتاح کرد. این مدرسه سه کلاس داشت و معلم یک کلاس خود بی‌بی خانم و دو کلاس دیگر را یکی خواهرش و دیگری دخترش خدیجه افضل وزیری با جمعاً بیست شاگرد اداره می‌کردند.[۶]


منابع

  1. استرآبادی، بی‌بی خانم (1372). م‍ع‍ای‍ب‌ ال‍رج‍ال‌: در پ‍اس‍خ‌ ب‍ه‌ ت‍ادی‍ب‌ ال‍ن‍س‍وان‌. وی‍راس‍ت‍ار ن‍ج‍م‌آب‍ادی‌، اف‍س‍ان‍ه‌. س‍وئ‍د: ن‍ش‍ر ب‍اران‌. صص4-5.
  2. ملاح، نرجس مهرانگیز (1385). از زنان پیشگام ایرانی، افضل وزیری دختر بی‌بی خانم استرآبادی. تهران: شیرازه. ص15.
  3. ملاح، نرجس مهرانگیز (1385). از زنان پیشگام ایرانی، افضل وزیری دختر بی‌بی خانم استرآبادی. تهران: شیرازه. ص17.
  4. ملاح، نرجس مهرانگیز (1385). از زنان پیشگام ایرانی، افضل وزیری دختر بی‌بی خانم استرآبادی. تهران: شیرازه. صص13-14.
  5. ملاح، نرجس مهرانگیز (1385). از زنان پیشگام ایرانی، افضل وزیری دختر بی‌بی خانم استرآبادی. تهران: شیرازه. ص18.
  6. ملاح، نرجس مهرانگیز (1385). از زنان پیشگام ایرانی، افضل وزیری دختر بی‌بی خانم استرآبادی. تهران: شیرازه. صص24-26.


پیوند به بیرون

  1. مؤسسه فرهنگی هنری گل آقا


نویسنده: حکمت بروجردی