تفاوت میان نسخههای «غالیه»
Boroujerdi (بحث | مشارکتها) |
Boroujerdi (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
غالیه یکی از اقلام [[آرایش هفتقلم]] است و به ماده خوشبوکنندهای اطلاق | غالیه یکی از اقلام [[آرایش هفتقلم]] است و به ماده خوشبوکنندهای اطلاق میشده که برای خوشبو کردن بدن و موها مورد استفاده قرار میگرفته است. | ||
=== ترکیبات === | === ترکیبات === | ||
سطر ۷: | سطر ۷: | ||
=== کاربرد امروزی === | === کاربرد امروزی === | ||
غالیه با ترکیبات ذکر شده امروزه در ایران چندان کاربردی ندارد و | غالیه با ترکیبات ذکر شده امروزه در ایران چندان کاربردی ندارد و عطر و ادکلنهای صنعتی جای آن را گرفته است. | ||
نسخهٔ ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۳
غالیه یکی از اقلام آرایش هفتقلم است و به ماده خوشبوکنندهای اطلاق میشده که برای خوشبو کردن بدن و موها مورد استفاده قرار میگرفته است.
ترکیبات
غالیه بر اساس نوع و مقدار موادی که از آنها ساخته میشد دارای انواع مختلفی بود. غالیه دارای دو نوع اصلی زرد و سیاه بود. غالیه زرد بیشتر مورد استفاده زنان بوده، حال آن که غالیه سیاه را مردان عمدتاً به کار میبردهاند. غالیه زرد از امتزاج زعفران ساییده شده، عود هندی قوی که از الک بسیار ریز حریر مانند گذرانده شده، مقداری مشک چینی پودر شده، مشک اعلا، و عنبر یا مند (نوع خاصی از عنبر که سیاه و گران است[۱]) درست میشد. غالیه سیاه را از مخلوط کردن مشک و عود هندی و بان (دانههای روغنی درختی به همین نام که بسیار خوشبوست و از آن مادهای معطر به نام روغن بان گرفته میشود[۲])درست میکردند. اما غالیه غلیظ از بان خالص تهیه میشد.
نوع دیگر غالیه از سه ماده مشک و عنبر و بان درست میشد. نوع دیگر از مشک، عنبر، و سُکّ( نام نوعی از عطر است که از ترکیب چند ماده تلخ بدست می آید[۳]). نوع سوم از مشک، سکّ، عود، عنبر، و این از همه غالیهها مؤثرتر است. غالیه دیگری که از همه ارزانتر بود از مخلوط کردن سنبل، عود و میخک تهیه میشد.[۴]
کاربرد امروزی
غالیه با ترکیبات ذکر شده امروزه در ایران چندان کاربردی ندارد و عطر و ادکلنهای صنعتی جای آن را گرفته است.
منبع
- ↑ دهخدا، علیاکبر (1377). لغتنامه. ج14. تهران: دانشگاه تهران: مؤسسه لغتنامه دهخدا. ذیل مدخل.
- ↑ دهخدا، علیاکبر (1377). لغتنامه. ج3. تهران: دانشگاه تهران: مؤسسه لغتنامه دهخدا. ذیل مدخل.
- ↑ دهخدا، علیاکبر (1377). لغتنامه. ج9. تهران: دانشگاه تهران: مؤسسه لغتنامه دهخدا. ذیل مدخل.
- ↑ کاشانی، عبدالله (1386). عرایسالجواهر و نفایسالاطایب. به کوشش ایرج افشار. تهران: المعی. صص288-292