تفاوت میان نسخه‌های «سفره بی‌بی سه‌شنبه»

از دانشنامه الکترونیکی زنان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۱۰ نسخه‌ٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
سفره بی‌بی سه شنبه یکی از نذرهای زنان است که به منظور برآورده شدن حاجات، عمدتا در آخرین سه شنبه ماه شعبان انداخته میشود.  
سفره بی‌بی سه‌شنبه یکی از نذرهای زنان است که به منظور برآورده شدن حاجات، عمدتاً در آخرین سه‌شنبه ماه شعبان انداخته می‌شود.  


=== وجه تسمیه ===
=== بی‌بی سه‌شنبه ===
گفته میشود بی بی سه شنبه بانویی مقدس بوده که در روز سه‌شنبه متولد شد، ازدواج کرد و درگذشت.  
بی‌بی سه‌شنبه در فرهنگ عامه بانویی مقدس است که در روز سه‌شنبه متولد شد، ازدواج کرد و درگذشت. لذا این سفره را در سه سه‌شنبه پهن می‌کنند، دوتای آن را قبل از برآورده شدن حاجت و سومی را پس از برآورده شدن آن. نذر سفره بی‌بی سه‌شنبه در شهرهای مختلف ایران به شکل کمابیش مشابهی صورت می‌گیرد. داستانی که بر سر سفره‌ی بی‌بی سه‌شنبه بیان می‌شود، به گویش‌ها و شیوه‌های متفاوتی نقل شده است. آسوکه‌ی بی‌بی سه‌شنبه در سیستان، داستان دختری است فاطمه نام که به ظلم نامادری گرفتار آمده، صبر پیشه کرده و در مقابل ظلم و جور نامادری، از سه بانو مدد می‌طلبد. در تهران، ری، ورامین، مشهد و ...؛ داستان اندکی تفاوت دارد و همانند تمامی داستان‌های مشابه در جهان که اصلی تفاوتشان در نام قهرمان داستان است، فاطمه‌ی سیستانی را شهربانو و ماه پیشانی می‌نامند. در اشتهارد و جهرم نیز داستان گل خندان و گل قهقهه را آورده‌اند. در ادبیات داستانی افغانستان، این داستان را زیبا و تاجور می‌خوانند و در اروپا، سیندرلا است...! 


=== خوراکیها ===
=== سفره و آداب آن ===
سفره بی بی سه شنبه نذری است که زنان پس از گرفتن حاجت در آخرین سه شنبه ماه شعبان پهن می‌کنند. خوراکی هایی که بر سر سفره گذاشته میشود تنوع چندانی ندارد و عبارت است از کاچی بی‌شیرینی که شیرینی آن را جداگانه می‌گذارند، فطیر، خربزه یا تخم خربزه، خرما، قاوت، [[آجیل مشکل‌گشا]]، آش رشته، کوزه، پنیر و سبزی.. این سفره را در همه ماهها می توان انداخت جز در ماههای محرم و صفر. طرز انداختن سفره در خراسان به این طریق است که شب سه شنبه مقارن غروب آفتاب سفره تمیزی در اتاق خلوتی روی زمین پهن می کنند و اشیا ذیل را در سفره می گذارند: مقداری آرد الک کرده یا به قول خراسانی ها مقداری آرد ماشور کرده برای پختن آش، یک نعلبکی شکر یا خاکه قند، یک نعلبکی نمک سائیده، یک بشقاب نخود و کشمش، یک سرمه دان، یک استکان سرکه، یک جا نماز تمیز با مهر و تسبیح، یک آینه، یک جلد کلام الله مجید و یک عدد کارد و جمیع وسائل و حبوباتی که برای پختن آش نذری لازم است.که مقداری از آن را باید از سه در خانه گدایی کرده باشند.<ref>شاملو، احمد (1385). ''کتاب کوچه جامع لغات، اصطلاحات، تعبیرات، ضرب‌المثل‌های فارسی''. حرف ب. دفتر سوم. ج6. با همکاری آیدا سرکیسیان. تهران: مازیار. ص2045.</ref>
سفره بی‌بی سه‌شنبه برای گرفتن حاجات مهم توسط زنان نذر می‌شود. این سفره در سراسر ایران انداخته می‌شود و در هر شهری آداب و خوراک‌های آن اشکال کمابیش مختلفی دارد. زمان ادای این نذری همه وقت به جز ماه‌های قمری محرم و صفر است. سفره بی‌بی سه‌شنبه تجملات چندانی ندارد و وسائل آن را از هفت خانه که فاطمه نام در آنها باشد تهیه می‌کنند. خوراکی‌هایی که بر سر سفره گذاشته می‌شود عبارت است از کاچی بی‌شیرینی که شیرینی آن را جداگانه می‌گذارند، فطیر، خربزه یا تخم خربزه، خرما، قاوت، [[آجیل مشکل‌گشا]]، آش رشته، کوزه، پنیر و سبزی. برای انداختن سفره در خراسان شب سه‌شنبه مقارن غروب آفتاب سفره تمیزی در اتاق خلوتی روی زمین پهن می‌کنند و بخشی از مواد اولیه پخت غذاهای سفره را که عبارتند از مقداری آرد الک کرده یا به قول خراسانی‌ها مقداری آرد، شکر یا خاکه قند، نمک سائیده، نخود و کشمش، سرکه و تمامی موادی که برای پختن آش نذری لازم است (که مقداری از آن را باید از سه در خانه گدایی کرده باشند) به علاوه سرمه‌دان، جا نماز با مهر و تسبیح، آینه و یک جلد کلام الله مجید بر سر آن می‌گذارند. دو عدد شمع نیز روشن کرده در دو طرف آینه درون سفره قرار می‌دهند آن وقت چراغی روشن کرده آن را وسط سفره می‌گذارند. صاحب نذر نیز وضو گرفته در کنار سفره می‌نشیند و دو رکعت نماز حاجت می‌خواند، آنگاه از اتاق خارج می‌شود و در اتاق را قفل می‌کند. تا فردا صبح که مراسم اصلی سفره انجام می‌گیرد، هیچکس نباید به آن اتاق وارد شود. باور عامه بر آن است که نشانه قبولی نذر آن است که نیمه شب وقتی همه خوابیده‌اند بی‌بی سه‌شنبه یا [[بی بی حور و بی بی نور|بی‌بی حور و بی‌بی نور]] می‌آیند و روی آردها و نمکی که در سفره گذاشته شده انگشت می‌زنند، یا رد تسبیح باقی می‌گذارند و از آن گذشته نمک و شکر نیز مختصر تغییر مزه‌ای پیدا می‌کند: نمک کمی شیرین مزه می‌شود و شکر کمی شوری پیدا می‌کند.<ref>شاملو، احمد (1385). ''کتاب کوچه جامع لغات، اصطلاحات، تعبیرات، ضرب‌المثل‌های فارسی''. حرف ب. دفتر سوم. ج6. با همکاری آیدا سرکیسیان. تهران: مازیار. ص2045.</ref>بعد این مواد را با موادی که می‌خواهند غذا تهیه کنند مخلوط می‌کنند. غذاها را تنها زنان و دختران حق دارند بخورند. مگر آن که با آردی غیر از آردی باشد که از خانه‌هایی که فاطمه در آنهاست گرفته باشند.<ref> آقارفیعی، پریسا (1392). ''حکایت سفره‌ها''. تهران: نظری. صص35-36.</ref>این سفره را بایستی در اطاق بسته‌ای بیندازند که مطلقاً جنس مذکر را بدان راهی نباشد و روی همین اصل زنان حامله را هم برای این سفره دعوت نمی‌کنند، چرا که ممکن است فرزندشان پسر باشد. برای این سفره در همان محل بایستی آش رشته بپزند و در همان محل هم تمام آن را بخورند و هیچ چیز آن هم به خارج از آن مکان راه نیابد.<ref> ص‍ف‍ی‌ن‍ژاد، ج‍واد (1345). ''م‍ون‍وگ‍راف‍ی‌ ده‌ طال‍ب‌آب‍اد''. ت‍ه‍ران‌: دانشگاه تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی. ص403.</ref>پس از آماده شدن غذا، زنی آیاتی از قرآن را تلاوت می‌کند، در حالی که دختری نابالغ که باید فاطمه نام داشته باشد، در سفره رو به قبله می‌نشیند. در حالی که آیات در حال تلاوت است، مقداری از غذا را با قاشق در بشقاب خالی می‌ریزد. این غذا بعدا با بقیه آش مخلوط می‌شود. پس از تلاوت قرآن، مقداری پنبه روغنی روی آجری به نام امامان دوازده‌گانه افروخته می‌شود و پس از سوختن پنبه، غذا در میان زنان حاضر می‌شود.<ref>شکورزاده، ابراهیم (1363). ''عقاید و رسوم مردم خراسان''. تهران: سروش. صص40-47.</ref>
 
صاحبخانه روزه می‌گیرد، زن‌هایی که دور سفره هستند همه انگشتان را در کاچی زده دستشان را بالا نگه می‌دارند و یکی از آنها قصه مفصلی می‌گوید که مختصر آن از این قرار است:


=== داستان ===
=== داستان ===


دختری بود که نامادری داشت و آزار نامادری را تحمل میکرد تا این که روزی مرتکب خطایی شد و از ترس نامادری نذر کرد با پولی که از دیگران میگیرد سفره بی‌بی سه‌شنبه بیندازد. همین که نذر کرد پسر پادشاه که به شکار آمده بود، او را دید و دل به او باخت و او را به همسری گرفت. دختر به نذرش عمل میکرد که نذر کرده بود با پول گداییرفت به پسرش گفت: تو دختر گدا را گرفتی و آبروی ما را بردی اصلا پست فطرت است و عادت به گدایی دارد، با وجود این همه خوراک‌های خوب که اینجاست از توی طاقچه گدایی می‌کند.
یکی از کسانی که بر سر سفره نشسته باید داستان این سفره را برای بقیه بازگو کند. خلاصه این داستان مفصل که در شهرهای مختلف با طرق گوناگون بیان می‌شود چنین است: دختری بود که نامادری داشت و آزار نامادری را تحمل می‌کرد، تا این که روزی مرتکب خطایی شد و از ترس نامادری نذر کرد با پولی که از دیگران می‌‎گیرد سفره بی‌بی سه‌شنبه بیندازد. همین که نذر کرد پسر پادشاه که به شکار آمده بود، او را دید و دل به او باخت و او را به همسری گرفت. دختر به نذرش عمل می‌کرد تا این که پسر پادشاه مانع انجام نذر شد. اتفاقی ناگوار برای شاهزاده سبب شد از همسرش بخواهد برای رفع مشکل او دوباره کاچی بپزد. به این ترتیب مشکلش رفع شد.<ref>هدایت، صادق (1356). ''نیرنگستان''. تهران: جاویدان. صص45-46.</ref>


پسر پادشاه اوقاتش تلخ شد همین که زنش را پای دیگ دید لگد زد به دیگ کاچی که برگشت و همه کاچی‌ها ریخت و دو چکه از آن روی ملکی او چکید. بعد پسر پادشاه با دو نفر از پسرهای وزیر به شکار رفت و در خورجینش دو تا خربزه گذاشت در راه پسرهای وزیر گم شدند. وقت ناهار همین‌که خورجین را باز کرد دید خربزه‌ها دو سر پسرهای وزیر شده و دو لکه کاچی که روی ملکی او بود دو لکه خون شده بود. پدرش یقین کرد که او پسرهای وزیر را کشته و او را حبس کرد. در حبس، پسر پادشاه به مادرش پیغام داد تا از دختر بپرسند که این کاچی چه بوده، آن دختر حکایت نذر را نقل کرد و دوباره کاچی را پخت. پسرهای وزیر پیدا شدند و شاه هم پسرش را رها کرد. <ref>هدایت، صادق (1356). ''نیرنگستان''. تهران: جاویدان. صص45-46.</ref>
=== آش بی‌بی سه‌شنبه ===
برای تهیه آش بی‌بی سه‌شنبه که آش اوماج نیز خوانده می‌شود ابتدا مقداری آرد را اوماج می‌کنند. آنگاه به مقدار لازم هویج با گوشت و سبزی پخته به آن می‌افزایند و پس از آن که خوب جوش آمد اوماجی را که درست کرده‌اند توی دیگ می‌ریزند و در دیگ را می‌بندند سپس دو دانه شمع روشن کرده روی سر دیگ می‌گذارند و دیگ را به مدت یک ساعت دم می‌کنند. دو قرص نان کماج باید در زیر خاکستر دیگ آش و یا به وسیله آتشی که در زیر آن دیگ است پخته شود. پس از آنکه آش اوماج و نان کماج تهیه شد قرص کوچک نان را به یک نفر صغیر می‌دهند و قرص بزرگ را نگاه می‌دارند و هنگام ظهر سر سفره می‌گذارند.


=== آداب ===
== منابع ==
سفره بی بی سه شنبه سفره ای فقیرانه که وسائل را با تهیه از هفت خانه که فاطمه نام در آنها باشد تهیه می کنند. این سفره برای گرفتن حاجات مهم نذر می شود. برگزاری آن به این صورت است سه شنبه باید این سفره پهن شود. دو عدد آن قبل از برآورده شدن حاجت و سومی بعد از برآورده شدن پهن می شود. با آردی که از خانه های یاد شده گرفته اند حلوای کم رنگی پخته شده و در بشقاب می گذارند. در کنار آن بشقاب ها که در سفره گذاشته می شود مقداری هم نان می گذارند. بر سر این سفره دعایی مانند دعای توسل می خوانند و سپس داستان بی بی سه شنبه. حلوای یاد شده را تنها دختران حق دارند بخورند نه پسران. مگر آن که با آردی غیر از آردی باشد که از خانه هایی که فاطمه در آنهاست گرفته باشند.<ref> آقارفیعی، پریسا (1392). حکایت سفره‌ها. تهران: نظری. صص35-36.</ref>این سفره را بایستی در اطاق بسته ای بیندازند که مطلقاً جنس مذکر را بدان راهی نباشد و روی همین اصل زنان حامله را هم برای این سفره دعوت نمی کنند. برای این سفره در همان محل بایستی آش رشته بپزند و در همان محل هم تمام آن را بخورند و هیچ چیز آن هم به خارج از آن مکان راه نیابد.<ref> ص‍ف‍ی‌ن‍ژاد، ج‍واد (1345). ''م‍ون‍وگ‍راف‍ی‌ ده‌ طال‍ب‌آب‍اد''. ت‍ه‍ران‌: دانشگاه تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی. ص403.</ref>
<references />


=== اسامی مختلف و ماهیت یکسان ===
داستانی که بر سر سفره ی  بی بی سه شنبه  بیان می شود ، به گویش ها و شیوه های متفاوتی نقل شده است.  آسوکه ی بی بی سه شنبه  در سیستان ، داستان دختری است  فاطمه  نام که به ظلم نامادری گرفتار آمده ، صبر پیشه کرده و در مقابل ظلم و جور نامادری ، از سه بانو مدد می طلبد .در تهران ، ری ، ورامین ، مشهد و ... ؛ داستان اندکی تفاوت دارد و همانند تمامی داستان های مشابه در جهان که اصلی تفاوتشان در نام قهرمان داستان است ، فاطمه ی سیستانی را  شهربانو  و  ماه پیشانی  می نامند . در اشتهارد و جهرم نیز داستان  گل خندان  و  گل قهقهه  را آورده اند .در ادبیات داستانی افغانستان ، این داستان را  زیبا و تاجور  می خوانند و در اروپا ،  سیندرلا  است ... !


نویسنده: حکمت بروجردی


خورش یا آشی که برای این سفره تهیه می شود کاملاً مؤثر است. زمان ادای این نذری همه وقت به جز ماه های قمری محرم و صفر است. طرز تهیه به این صورت است: در شب دوشنبه (شب سه‌شنبه) یک سفره با بشقاب‌های آرد الک شده، شکر، نمک، نخود برشته خشک، کشمش پهن می‌کنند. یک عدد سرمه دان، یک فنجان سرکه، وسیله نماز (مهر، تسبیح، جانماز)، یک آینه، یک قرآن، یک چاقو و سایر حبوبات و سبزیجاتی که ممکن است برای تهیه عش لازم باشد شامل می شود. شمع ها روشن شده و در دو طرف آینه قرار می گیرد و چراغی در وسط مبل قرار می گیرد. زنانی که توانایی مالی برای حمایت از چنین مبل راحتی را ندارند، ممکن است در این زمان کمی پنبه روغنی روشن کرده و روی مبل خانم دیگری بگذارند. زنی که سفره می‌دهد وضو می‌گیرد و در کنار مبل نماز حجات می‌خواند و در اتاق را قفل می‌کند و می‌رود. تا روز بعد هیچ کس نمی تواند وارد اتاق شود و زن باید تا آن زمان روزه بگیرد. صبح روز سه‌شنبه زن پس از وضو وارد اتاق می‌شود و در صورت قبول درخواست، متوجه نقش کف دست اولیاء الهی در سطح آرد یا نمک می‌شود. سپس مقداری از آرد را به نان می‌پزد و بقیه را برای مخلوط کردن با مواد دیگر برای آش استفاده می‌کند. پس از آماده شدن غذا، زنی دانا آیاتی از قرآن را تلاوت می کند، در حالی که دختری نابالغ که باید فاطمه (فاطمه) نام داشته باشد، در سفره رو به سمت مکه می نشیند. در حالی که آیات در حال تلاوت است، مقداری از غذا را با قاشق در بشقاب خالی می ریزد. این غذا بعدا با بقیه آش مخلوط می شود. پس از تلاوت قرآن، مقداری پنبه روغنی روی آجری به نام امامان دوازده گانه افروخته می شود و پس از سوختن پنبه، غذا در میان زنان حاضر می شود (شکورزادا، ص 44-7، و شیرازی، ص 298-309 برای تفصیل این سوفره و غیر آن). در این مراسم فقط زنان می توانند شرکت کنند و اگر مردی این تابو را زیر پا بگذارد نابینا می شود. زنان باردار از ترس اینکه اگر نوزادشان پسر باشد، بدون بینایی به دنیا بیاید کنار گذاشته می شوند.
<nowiki>***</nowiki>در حال تکمیل
== منابع ==
<references />
[[رده:فرهنگ عامه]]
[[رده:فرهنگ عامه]]
[[رده:نذرهای زنان]]
[[رده:نذرهای زنان]]
[[رده:سفره ها]]
[[رده:سفره ها]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۴۳

سفره بی‌بی سه‌شنبه یکی از نذرهای زنان است که به منظور برآورده شدن حاجات، عمدتاً در آخرین سه‌شنبه ماه شعبان انداخته می‌شود.

بی‌بی سه‌شنبه

بی‌بی سه‌شنبه در فرهنگ عامه بانویی مقدس است که در روز سه‌شنبه متولد شد، ازدواج کرد و درگذشت. لذا این سفره را در سه سه‌شنبه پهن می‌کنند، دوتای آن را قبل از برآورده شدن حاجت و سومی را پس از برآورده شدن آن. نذر سفره بی‌بی سه‌شنبه در شهرهای مختلف ایران به شکل کمابیش مشابهی صورت می‌گیرد. داستانی که بر سر سفره‌ی بی‌بی سه‌شنبه بیان می‌شود، به گویش‌ها و شیوه‌های متفاوتی نقل شده است. آسوکه‌ی بی‌بی سه‌شنبه در سیستان، داستان دختری است فاطمه نام که به ظلم نامادری گرفتار آمده، صبر پیشه کرده و در مقابل ظلم و جور نامادری، از سه بانو مدد می‌طلبد. در تهران، ری، ورامین، مشهد و ...؛ داستان اندکی تفاوت دارد و همانند تمامی داستان‌های مشابه در جهان که اصلی تفاوتشان در نام قهرمان داستان است، فاطمه‌ی سیستانی را شهربانو و ماه پیشانی می‌نامند. در اشتهارد و جهرم نیز داستان گل خندان و گل قهقهه را آورده‌اند. در ادبیات داستانی افغانستان، این داستان را زیبا و تاجور می‌خوانند و در اروپا، سیندرلا است...!

سفره و آداب آن

سفره بی‌بی سه‌شنبه برای گرفتن حاجات مهم توسط زنان نذر می‌شود. این سفره در سراسر ایران انداخته می‌شود و در هر شهری آداب و خوراک‌های آن اشکال کمابیش مختلفی دارد. زمان ادای این نذری همه وقت به جز ماه‌های قمری محرم و صفر است. سفره بی‌بی سه‌شنبه تجملات چندانی ندارد و وسائل آن را از هفت خانه که فاطمه نام در آنها باشد تهیه می‌کنند. خوراکی‌هایی که بر سر سفره گذاشته می‌شود عبارت است از کاچی بی‌شیرینی که شیرینی آن را جداگانه می‌گذارند، فطیر، خربزه یا تخم خربزه، خرما، قاوت، آجیل مشکل‌گشا، آش رشته، کوزه، پنیر و سبزی. برای انداختن سفره در خراسان شب سه‌شنبه مقارن غروب آفتاب سفره تمیزی در اتاق خلوتی روی زمین پهن می‌کنند و بخشی از مواد اولیه پخت غذاهای سفره را که عبارتند از مقداری آرد الک کرده یا به قول خراسانی‌ها مقداری آرد، شکر یا خاکه قند، نمک سائیده، نخود و کشمش، سرکه و تمامی موادی که برای پختن آش نذری لازم است (که مقداری از آن را باید از سه در خانه گدایی کرده باشند) به علاوه سرمه‌دان، جا نماز با مهر و تسبیح، آینه و یک جلد کلام الله مجید بر سر آن می‌گذارند. دو عدد شمع نیز روشن کرده در دو طرف آینه درون سفره قرار می‌دهند آن وقت چراغی روشن کرده آن را وسط سفره می‌گذارند. صاحب نذر نیز وضو گرفته در کنار سفره می‌نشیند و دو رکعت نماز حاجت می‌خواند، آنگاه از اتاق خارج می‌شود و در اتاق را قفل می‌کند. تا فردا صبح که مراسم اصلی سفره انجام می‌گیرد، هیچکس نباید به آن اتاق وارد شود. باور عامه بر آن است که نشانه قبولی نذر آن است که نیمه شب وقتی همه خوابیده‌اند بی‌بی سه‌شنبه یا بی‌بی حور و بی‌بی نور می‌آیند و روی آردها و نمکی که در سفره گذاشته شده انگشت می‌زنند، یا رد تسبیح باقی می‌گذارند و از آن گذشته نمک و شکر نیز مختصر تغییر مزه‌ای پیدا می‌کند: نمک کمی شیرین مزه می‌شود و شکر کمی شوری پیدا می‌کند.[۱]بعد این مواد را با موادی که می‌خواهند غذا تهیه کنند مخلوط می‌کنند. غذاها را تنها زنان و دختران حق دارند بخورند. مگر آن که با آردی غیر از آردی باشد که از خانه‌هایی که فاطمه در آنهاست گرفته باشند.[۲]این سفره را بایستی در اطاق بسته‌ای بیندازند که مطلقاً جنس مذکر را بدان راهی نباشد و روی همین اصل زنان حامله را هم برای این سفره دعوت نمی‌کنند، چرا که ممکن است فرزندشان پسر باشد. برای این سفره در همان محل بایستی آش رشته بپزند و در همان محل هم تمام آن را بخورند و هیچ چیز آن هم به خارج از آن مکان راه نیابد.[۳]پس از آماده شدن غذا، زنی آیاتی از قرآن را تلاوت می‌کند، در حالی که دختری نابالغ که باید فاطمه نام داشته باشد، در سفره رو به قبله می‌نشیند. در حالی که آیات در حال تلاوت است، مقداری از غذا را با قاشق در بشقاب خالی می‌ریزد. این غذا بعدا با بقیه آش مخلوط می‌شود. پس از تلاوت قرآن، مقداری پنبه روغنی روی آجری به نام امامان دوازده‌گانه افروخته می‌شود و پس از سوختن پنبه، غذا در میان زنان حاضر می‌شود.[۴]

داستان

یکی از کسانی که بر سر سفره نشسته باید داستان این سفره را برای بقیه بازگو کند. خلاصه این داستان مفصل که در شهرهای مختلف با طرق گوناگون بیان می‌شود چنین است: دختری بود که نامادری داشت و آزار نامادری را تحمل می‌کرد، تا این که روزی مرتکب خطایی شد و از ترس نامادری نذر کرد با پولی که از دیگران می‌‎گیرد سفره بی‌بی سه‌شنبه بیندازد. همین که نذر کرد پسر پادشاه که به شکار آمده بود، او را دید و دل به او باخت و او را به همسری گرفت. دختر به نذرش عمل می‌کرد تا این که پسر پادشاه مانع انجام نذر شد. اتفاقی ناگوار برای شاهزاده سبب شد از همسرش بخواهد برای رفع مشکل او دوباره کاچی بپزد. به این ترتیب مشکلش رفع شد.[۵]

آش بی‌بی سه‌شنبه

برای تهیه آش بی‌بی سه‌شنبه که آش اوماج نیز خوانده می‌شود ابتدا مقداری آرد را اوماج می‌کنند. آنگاه به مقدار لازم هویج با گوشت و سبزی پخته به آن می‌افزایند و پس از آن که خوب جوش آمد اوماجی را که درست کرده‌اند توی دیگ می‌ریزند و در دیگ را می‌بندند سپس دو دانه شمع روشن کرده روی سر دیگ می‌گذارند و دیگ را به مدت یک ساعت دم می‌کنند. دو قرص نان کماج باید در زیر خاکستر دیگ آش و یا به وسیله آتشی که در زیر آن دیگ است پخته شود. پس از آنکه آش اوماج و نان کماج تهیه شد قرص کوچک نان را به یک نفر صغیر می‌دهند و قرص بزرگ را نگاه می‌دارند و هنگام ظهر سر سفره می‌گذارند.

منابع

  1. شاملو، احمد (1385). کتاب کوچه جامع لغات، اصطلاحات، تعبیرات، ضرب‌المثل‌های فارسی. حرف ب. دفتر سوم. ج6. با همکاری آیدا سرکیسیان. تهران: مازیار. ص2045.
  2.  آقارفیعی، پریسا (1392). حکایت سفره‌ها. تهران: نظری. صص35-36.
  3.  ص‍ف‍ی‌ن‍ژاد، ج‍واد (1345). م‍ون‍وگ‍راف‍ی‌ ده‌ طال‍ب‌آب‍اد. ت‍ه‍ران‌: دانشگاه تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی. ص403.
  4. شکورزاده، ابراهیم (1363). عقاید و رسوم مردم خراسان. تهران: سروش. صص40-47.
  5. هدایت، صادق (1356). نیرنگستان. تهران: جاویدان. صص45-46.


نویسنده: حکمت بروجردی