تفاوت میان نسخههای «آغا»
H-ghahremani (بحث | مشارکتها) |
Boroujerdi (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۵: | سطر ۵: | ||
=== ریشهشناسی === | === ریشهشناسی === | ||
آغا برگرفته از لغت مغولی/āʀā/ به معنی شاهزاده، [[خانم]] و [[خاتون]] است.<ref>حسن دوست، محمد (1393). ''فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی''. ج 1. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی. ذیل مدخل آقا</ref> برخی به اشتباه آغا را مشتق از واژه مغولی آقا /āɢā/به معنای برادر بزرگ دانستهاند. | آغا برگرفته از لغت مغولی/āʀā/ به معنی شاهزاده، [[خانم]] و [[خاتون]] است.<ref>حسن دوست، محمد (1393). ''فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی''. ج 1. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی. ذیل مدخل آقا</ref> برخی به اشتباه آغا را مشتق از واژه مغولی آقا /āɢā/به معنای برادر بزرگ دانستهاند. حال آن که آغا /āʀā/ در مغولی به معنای [[بانو]] و [[خانم]] بوده و هم در نوشتن و هم در تلفظ در زبان مغولی با آقا /āɢā/ تفاوت میکرده است. برخی نیز مانند دهخدا به اشتباه آغا را واژه دخیل ترکی میدانند.<ref>دهخدا، علیاکبر (1377). ''لغتنامه''. تهران: دانشگاه تهران: مؤسسه لغتنامه دهخدا. ذیل مدخل.</ref> در حالی که این واژه دخیل مغولی است که پس از حملۀ مغول به ایران، وارد زبان فارسی و ترکی شده است و پیش از آن در هیچ نوشتهای به کار نرفته بود.<ref name=":0">موسوی، مصطفی (1369). آقا ـ آغا مغولی است نه ترکی. ''آینده''. سال 16، شماره 5 تا 8، صص394-400.</ref>هر دوی این واژهها در فارسی امروز /āɣā/ تلفظ میشوند. | ||
=== ساخت واژی === | === ساخت واژی === | ||
آغا به لحاظ واژی اسم است و در فارسی پیش یا پس از نام زنان و نیز مردان خواجه برای احترام به کار میرود، مانند بتول آغا، آغا بشیر (خواجه حرمسرای ناصرالدین شاه). به تنهایی هم به عنوان نام زنان به کار میرفته است، مانند [[آغابیگم طباطبایی]]. | آغا به لحاظ واژی اسم است و در فارسی پیش یا پس از نام زنان و نیز مردان خواجه برای احترام به کار میرود، مانند بتول آغا، آغا بشیر (خواجه حرمسرای ناصرالدین شاه). به تنهایی هم به عنوان نام زنان به کار میرفته است، مانند [[آغابیگم طباطبایی]]. | ||
=== معنی و کاربرد === | === معنی و کاربرد === | ||
دو واژه مغولی آغا/āʀā/ و آقا /āɢā/ نه به لحاظ صورت نوشتاری و نه به لحاظ صورت آوایی شبیه یکدیگر نبودند. در زبان مغولی آغا /āʀā/ به معنای بانو، خانم و شاهزاده خانم بود<ref>Doerfer,Gerhard (1963). ''Turkische und Mon Mongolische Elemente Im .Neupersische''. Vol.1. Band 1.Wiesbaden</ref><ref>.Lessing G,F.(1982). -''Mongolian- English Dictionary''. Bloomington. Indiana</ref> و همچنین به معنای همسر نیز به کار میرفت.<ref>.Bawden, Charles (1955). ''The Mongol chronicle Altan tobči .''Wiesbaden: Otto Harrassowitz</ref> در فارسی کاربرد آقا و آغا در عصر ایلخانان مغول آغاز شد و در عصر تیموریان بسیار رواج یافت،<ref name=":0" /> به عنوان مثالدر ''ظفرنامۀ شاهی'' بیش از بیست بار واژه های «خواتین و آغایان» آمده است. این واژه در زبان فارسی برای احترام پیش از نام زنان بکار میرفته و اکنون نیز پیش از نام زنان سادات در برخی شهرهای ایران مرسوم است. | |||
=== در زبانهای دیگر === | === در زبانهای دیگر === |
نسخهٔ ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۱۹
آغا عنوانی است که برای تکریم و احترام پیش یا پس از اسم زنان محترم و شریف میآید. همچنین پیش یا بعد از اسامی مردان خواجه افزوده میشده است. در زبان ترکی معادل آقا بوده و برای مردان به کار میرفته است.
ریشهشناسی
آغا برگرفته از لغت مغولی/āʀā/ به معنی شاهزاده، خانم و خاتون است.[۱] برخی به اشتباه آغا را مشتق از واژه مغولی آقا /āɢā/به معنای برادر بزرگ دانستهاند. حال آن که آغا /āʀā/ در مغولی به معنای بانو و خانم بوده و هم در نوشتن و هم در تلفظ در زبان مغولی با آقا /āɢā/ تفاوت میکرده است. برخی نیز مانند دهخدا به اشتباه آغا را واژه دخیل ترکی میدانند.[۲] در حالی که این واژه دخیل مغولی است که پس از حملۀ مغول به ایران، وارد زبان فارسی و ترکی شده است و پیش از آن در هیچ نوشتهای به کار نرفته بود.[۳]هر دوی این واژهها در فارسی امروز /āɣā/ تلفظ میشوند.
ساخت واژی
آغا به لحاظ واژی اسم است و در فارسی پیش یا پس از نام زنان و نیز مردان خواجه برای احترام به کار میرود، مانند بتول آغا، آغا بشیر (خواجه حرمسرای ناصرالدین شاه). به تنهایی هم به عنوان نام زنان به کار میرفته است، مانند آغابیگم طباطبایی.
معنی و کاربرد
دو واژه مغولی آغا/āʀā/ و آقا /āɢā/ نه به لحاظ صورت نوشتاری و نه به لحاظ صورت آوایی شبیه یکدیگر نبودند. در زبان مغولی آغا /āʀā/ به معنای بانو، خانم و شاهزاده خانم بود[۴][۵] و همچنین به معنای همسر نیز به کار میرفت.[۶] در فارسی کاربرد آقا و آغا در عصر ایلخانان مغول آغاز شد و در عصر تیموریان بسیار رواج یافت،[۳] به عنوان مثالدر ظفرنامۀ شاهی بیش از بیست بار واژه های «خواتین و آغایان» آمده است. این واژه در زبان فارسی برای احترام پیش از نام زنان بکار میرفته و اکنون نیز پیش از نام زنان سادات در برخی شهرهای ایران مرسوم است.
در زبانهای دیگر
آغا در زبان ترکی معادل آقاست و برای مردان به کار میرود. واژۀ مغولی آقا پس از آن که وارد زبانهای فارسی و ترکی و اردو شد دچار گسترش معنایی شد. در نوشتههای کهنتر ترکی آقا با (ق) نوشته میشده است.[۷] اما بعدها صورت نوشتاری و معنای آن در زبانهای ترکی دگرگونی فراوان یافت. به عنوان مثال آقا در زبان ترکی اویغوری قدیم به دو صورت آقا و آغا درآمد و تنها در معنای برادر بزرگتر به کار میرفت.[۸] در ترکی یاقوتی به صورت آکا (AKA)[۹] و در قزاقی نیز به صورت آغا /ārā/ به کار رفت. در تاتاری به صورت آغا /āʀā/ به معنای برادر بزرگتر فقط در خطاب کاربرد دارد.[۱۰] در ترکمنی به صورت آغا /āʀā/ به معنای برادر بزرگ و آقا (با مفهومی همانند فارسی) و استاد[۱۱] و در دیگر زبانهای ترکی به صورت آغا، آقا، آقان، آغای، آکا، آکّا، آکی، آوا، آقّا، آها، آخا نوشته شده و بر مفاهیم زیر دلالت میکند:
برادر بزرگتر، بزرگ قوم، پدربزرگ، آقا (به مفهوم فارسی)، دوست، همراه
در زبان هندی و اردو پیش از نام هر ایرانی آغا میگذاشتند و خطاب به ایرانی آغا صاحب میگفتند.[۱۲]
در زبان مغولی معاصر (زبان خانی) به صورت آغا- آ /āʀāā/به کار میرود. آغا هم در فارسی و هم در ترکی واژه دخیل از مغولی است. ولی برعکس ترکی که با آقا در یک معنی به کار میرود، در زبان فارسی همواره متمایز از آقا و به معنای اصلی خود یعنی خانم محترم و شریف و همچنین معادل سادات و برای زنان علویه به کار رفته است.
منابع
- ↑ حسن دوست، محمد (1393). فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی. ج 1. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی. ذیل مدخل آقا
- ↑ دهخدا، علیاکبر (1377). لغتنامه. تهران: دانشگاه تهران: مؤسسه لغتنامه دهخدا. ذیل مدخل.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ موسوی، مصطفی (1369). آقا ـ آغا مغولی است نه ترکی. آینده. سال 16، شماره 5 تا 8، صص394-400.
- ↑ Doerfer,Gerhard (1963). Turkische und Mon Mongolische Elemente Im .Neupersische. Vol.1. Band 1.Wiesbaden
- ↑ .Lessing G,F.(1982). -Mongolian- English Dictionary. Bloomington. Indiana
- ↑ .Bawden, Charles (1955). The Mongol chronicle Altan tobči .Wiesbaden: Otto Harrassowitz
- ↑ ابوالغازی بهادرخان (1970). شجرۀ الاتراک. سن پطرزبورگ 1874-1871.
- ↑ Cafer Oglu, Ahmed. (1968). Eski Uygur Turkcesi Sozlugu. Istanbul.
- ↑ Pekarskiy (1945). Yakut Dili Sozlugu. Istanbul.
- ↑ Poppe, Nicholas (1968). Tatar Manual. Wien.
- ↑ Hanser,Oskar. (1977) Turkmen Manual. Wien.
- ↑ سمیعی، کیوان (1324). کلمه «آقا». آینده. سال سوم، شماره 13، صص646.
نویسنده: حکمت بروجردی