معرفی و تاریخچه اصفا

در این سامانه اصطلاحنامه[1] در معنای اطلاع‌رسانی آن به‌کار رفته است. اصطلاحنامه در این مفهوم «مجموعه‌ای از واژگان و اصطلاحات است که بین آنها روابط سلسله‌مراتبی، همبسته، مترادف و دیگر روابط بیان شده و

ویرایش اصطلاحنامه اصفا‌، فرهنگ ‌اصطلاحات ‌متعددی ‌با نام ‌اصطلاحنامه ‌انتشار یافته ‌بود كه ‌ساختار هیچ ‌یك ‌برای ‌كاربرد در ذخیره ‌و بازیابی ‌اطلاعات ‌طراحی ‌نشده ‌و فقط ‌دو اصطلاحنامه ‌به‌ مفهوم ‌حقیقی ‌آن ‌به ‌زبان ‌فارسی‌ منتشر شده ‌بود. یكی ‌ترجمه‌ اصطلاحنامه ‌توسعه ‌فرهنگی ‌آسیا و دیگری سرعنوان‌های ‌موضوعی ‌پزشكی ‌فارسی كه ‌با توجه ‌به‌ انطباق ‌آن‌ با سرعنوان‌های موضوعی پزشکی (مش)[2] می‌تواند کاربردی دوگانه‌ (اصطلاحنامه ‌ـ سرعنوان‌) داشته‌ باشد. در اینجا تاریخچه مختصری از نحوه تدوین نخستین اصطلاحنامه فرهنگی فارسی در ایران آورده می‌شود:

در روند نمایه‌‌سازی ‌همواره ‌نبود واژگان ‌كنترل‌‌شده ‌برای ‌نمایه‌‌سازی ‌بسامان‌ و كارآمد محسوس ‌بود. تا سال‌1372 كه ‌برای‌ تدوین ‌اصطلاحنامه ‌جلساتی ‌تشكیل‌ شد و تلاش‌‌هایی ‌صورت ‌گرفت‌. در این ‌مدت‌ كوشش ‌كارشناسان ‌سازمان‌ معطوف ‌به ‌روزآمدسازی ‌فایل‌های ‌مربوط ‌و ذخیره‌‌‌سازی ‌اصطلاحات ‌جدید همراه ‌ارجاعات ‌بود.

در اواخر سال 1372‌نخستین ‌جلسه‌ شورای ‌اصطلاحنامه با حضور دکتر حری، دکتر مهرانگیز حریری و دکتر عبدالله ناصری با دبیری فریبرز خسروی ‌تشكیل‌ شد و در همان نخستین‌ جلسات‌، خط ‌مشی ‌مقدماتی ‌تدوین ‌اصطلاحنامه ‌مشخص ‌و مقرر شد این شورا اصطلاحنامه‌‌ای‌ فرهنگی ‌برای ‌نمایه‌‌سازی ‌مقالات‌ فارسی ‌پدید آورد.

تا آن ‌زمان ‌سازمان ‌بالغ ‌بر یكصدوهفتاد هزار مقاله‌ را ‌نمایه‌‌سازی ‌كرده ‌بود و تعداد توصیفگرهای‌ گردآوری ‌شده ‌نیز به ‌بیش ‌از 8300 رسیده ‌بود.

با این‌ پشتوانه ‌انتشاراتی ‌كار آغاز و پس‌از چهارسال‌ نخستین‌ ویرایش اصطلاحنامه فرهنگی فارسی (‌اصفا) منتشر شد. انتشار آن بیشتر برای ‌آگاهی‌ از نظرات ‌متخصصان ‌و نمایه‌‌سازان بود تا در ‌ویرایش ‌بعدی از بازخوردهای دریافت شده استفاده شود.

پس ‌از نشر ویرایش ‌نخست‌، جلسات ‌برای‌ تدوین ‌ویرایش‌ بعدی ‌ادامه ‌یافت‌ و نمایه‌سازی در سازمان با اصطلاحات ‌اصفا پیش رفت و در نرم‌افزار وارد شد. اصطلاحات پیشنهادی از سوی نمایه‌سازان در جلسات هفتگی مطرح و آنها اصلاح، رد یا پذیرش می‌شدند.در  در سال1385 اولین ویرایش اصطلاحنامه سه زبانه منتشر شد و تا کنون صدها هزار پایان‌نامه، مقاله و منابع غیر‌کتابی با این اصطلاحنامه نمایه‌سازی شده است. جلسات برای ویرایش آن به طور مداوم در طی سالیان تشکیل شده است.

خوشبختانه بعد از تدوین و انتشارنخستین اصطلاحنامه فارسی- اصفا- اصطلاحنامه‌‌های ‌ارزشمندی ‌در حوزه‌‌های‌ گوناگون‌ ارائه ‌شده ‌است‌ كه ‌در بین آنها ‌می‌توان‌ به ‌اصطلاحنامه ‌فلسفه ‌اسلامی (1376)، اصطلاحنامه ‌پزشكی ‌فارسی (1384)، اصطلاحنامه علوم زمین(1382)، اصطلاحنامه فیزیك (1382) ، كلام اسلامی(1382) و اصطلاحنامه ارتقاء بهداشت (1384) اشاره ‌كرد.

با آن‌ كه‌ میزان ‌رعایت ‌استاندارد و روشمندی‌ در این‌ اصطلاحنامه‌‌ها بسیار متفاوت‌ است ‌اما نشر آنها آغاز مباركی ‌برای‌ ‌نظام‌مندی هر چه ‌بیشتر پردازش ‌اطلاعات ‌در زبان ‌فارسی ‌محسوب ‌می‌‌شود.

ساختار اصطلاحنامه‌ها

ساختار اصطلاحنامه‌ها را می‌توان ‌از دیدگاه‌های ‌گوناگون ‌بررسی‌كرد. این ‌بررسی‌‌ها غالباً در دو بخش ‌روابط‌ اصطلاح‌ها و نحوۀ ‌ارائه ‌و كنترل ‌آنها انجام ‌می‌شود اما ‌به ‌اصطلاحنامه‌ها از زاویه‌ دیگری ‌نیز می‌توان ‌نگریست‌. یعنی‌ تدابیری ‌را كه ‌برای ‌بالابردن ‌میزان ‌جامعیت ‌و مانعیت ‌نمایه‌‌سازی‌ اندیشیده ‌شده ‌ملاك‌ قرار داد و روابط ‌بین ‌اصطلاحات ‌و نحوۀ ‌ارائه‌ آنها را از دو دیدگاه زیر می‌توان بررسی کرد:

الف) ساختار اصطلاحنامه‌ها با توجه ‌به ‌تدابیر و تمهیدات‌ مربوط ‌به ‌جامعیت‌ نظام ذخیره و بازیابی اطلاعات

 نظر به ‌این‌كه ‌عامل ‌ایجاد ارتباط ‌بین‌ تولیدكنندگان‌ و كاربران‌ اطلاعات‌ زبان ‌است‌، گزینش ‌مناسب‌‌ترین‌ واژگان ‌برای‌ بیان‌ مفاهیم‌ و موضوعات‌ اهمیت ‌بسیار دارد و نخستین ‌مرحلۀ ‌این‌ گزینش‌، كنترل‌ مترادف‌هاست ‌كه‌ در واقع ‌یكی ‌از تدابیر دستیابی ‌به ‌جامعیت ‌نظام ‌است ‌و اینك ‌به ‌آن‌ می‌‌پردازیم‌:

  • كنترل مترادف‌ها

كنترل ‌مناسب مترادف‌ها مستلزم ‌ایجاد هماهنگی ‌بین‌ عوامل‌ زیر است‌:

  • استفاده عمومیاز نظام و میزان درك و شناخت کاربران از واژگان
  • پرهیز از كاربرد واژه‌های مبهم: حتی‌‌المقدور باید از واژه‌های ‌علمی ‌و فنی ‌مناسب ‌با نیاز کاربر بهره ‌برد و در صورت‌ مبهم‌ بودن ‌این‌ واژه‌ها، از واژه‌های ‌كلی‌تر استفاده ‌كرد. همچنین واژه‌های جاری‌ به‌ واژه‌های ‌منسوخ‌ و واژه‌های ‌بسیط ‌به‌ واژه‌های ‌مركب ‌ارجحیت ‌دارند.

در بخش ‌كنترل ‌مترادف‌ها، مشابه‌‌ها و متضادها نیز مطرح‌ می‌‌شوند و در هرحال ‌باید با استفاده‌ از ارجاع ‌«به‌‌كار ببرید»، گزیده‌‌ها و ناگزیده‌‌ها را در نظام ‌وارد كرد.

  • كنترل شكل واژه‌ها و ریشه‌های لغات

این ‌موضوع ‌از مشکل‌ترین ‌تصمیم‌گیری‌ها در ساختن ‌اصطلاحنامه ‌بوده و شامل‌ موارد زیر است‌:

  • املای كلمات: در زبان ‌انگلیسی ‌بیشترین ‌تفاوت‌های ‌املایی ‌مربوط ‌به ‌تفاوت ‌املای ‌انگلیسی ‌و آمریكایی ‌است‌. درزبان ‌فارسی ‌نیز مسائل ‌مربوط ‌به ‌املای واژه‌ها بسیار است‌ كه ‌باید از قواعد مربوط ‌در این ‌زمینه ‌برای ‌یك دست ‌ساختن ‌املای ‌كلمات ‌استفاده ‌كرد.
  • مخفف‌ها و كوته‌نوشته‌ها: معمولاً نام ‌كامل ‌به ‌جای‌ كوته‌نوشته‌ها و مخفف‌ها به‌کار می‌رود مگر آن‌‌كه ‌مخفف‌ یا كوته‌‌نوشت ‌متداول‌ و مشهور باشد مانند یونیسف، ایفلا و یونسكو.
  • نام‌های علمی و عامه پسند: معمولاً در اصطلاحنامه‌های ‌تخصصی نام‌های ‌علمی ‌برگزیده‌ می‌شوند و از نام‌های عامه‌پسند به‌ آنها ارجاع ‌داده ‌می‌شود.
  • نام‌های تجاری و متداول: چنانچه ‌اسامی ‌تجاری ‌معادل‌های ‌متداول‌ داشته ‌باشند آن‌ معادل‌ها گزیده ‌می‌‌شوند.
  • نام مکان‌ها: معمولاً نام ‌مصطلح ‌و مشهور مکان‌ها بر نام ‌غیرمشهور و نامصطلح ‌ترجیح‌ دارد.
  • نام افراد و سازمان‌ها: چنانچه ‌این‌ گونه ‌نام‌ها در اصطلاحنامه‌ به‌كار روند، شكل ‌مشهور و مصطلح‌تر آنها ترجیح ‌دارند.
  • اسامی بسیط: اسامی ‌بسیط‌ به‌ عبارات ‌اسمی ‌یا اسامی ‌مركب ‌ترجیح‌ دارند.
  • اهمیت جزء وصف شده: موصوف‌ كه ‌همیشه‌ اسم‌ است‌، از جزء وصف‌كننده‌ كه‌ می‌‌تواند اسم‌، صفت ‌یا هردو باشد مهم‌تر است‌؛ مثلِ روان‌‌شناسی ‌اجتماعی‌، روان‌‌شناسی كودك‌ و بیماری‌های‌ قلبی‌ كودكان‌. البته ‌در زبان ‌انگلیسی‌ به ‌علت‌ قرار گرفتن‌ صفت ‌قبل ‌از موصوف ‌این ‌اهمیت ‌نادیده‌ گرفته‌ می‌‌شود و تنها با استفاده ‌از تمهیدات ‌كامپیوتری ‌این ‌اشكال ‌قابل ‌رفع ‌است‌.
  • خودداری از آوردن صفت به عنوان توصیفگر: همان‌گونه که ‌اشاره ‌شد در زبان ‌انگلیسی ‌به‌ دلیل‌ مقدم ‌بودن‌ صفت ‌به‌ موصوف‌، مشكل‌ ارجاع ‌از شكل ‌طبیعی‌ به‌ شكل‌ جابجا شده ‌مطرح‌ می‌‌شود و در فارسی‌ این ‌مشكل‌ وجود ندارد؛ مثل‌ روان‌‌شناسی ‌آموزشی ‌كه‌ معادل ‌انگلیسی‌آن‌ Educational Psychology است‌.
  • حذف قید در توصیفگر: در زبان ‌انگلیسی ‌قید پیش ‌از اسم ‌و در فارسی ‌پس ‌از آن‌ قرار می‌‌گیرد و حذف ‌آن ‌در زبان ‌فارسی ‌مشكلی‌ به‌ وجود نمی‌‌آورد.
  • آوردن اسم مصدر یا اسم به جای مصدر: مثل ‌گفتار و ریزش ‌به ‌جای ‌گفتن ‌و ریختن‌
  • صورت منفرد و جمع واژه‌ها: نمی‌‌توان‌ دستور كار واحدی ‌را به ‌تهیه‌کنندگان اصطلاحنامه‌ها توصیه ‌كرد زیرا مهم‌ترین ‌عوامل ‌تعیین‌‌كننده ‌در این‌ زمینه‌ ساختار هر زبان‌، نیاز کاربران ‌از نظام ‌و ماهیت‌ موضوعی ‌رشته ‌است‌. لیكن‌ در اینجا به مهم‌ترین نكات ‌برگرفته ‌از خط‌مشی‌ اشاره می‌شود:
  • اسامی ذات قابل شمارش: اسامی ‌قابل ‌شمارش‌ به ‌صورت ‌جمع‌ و اسامی ‌غیرقابل ‌شمارش ‌به ‌صورت‌ مفرد می‌‌آیند؛ مثل ‌كتاب‌‌ها، نفت‌…
  • اسامی ذات غیرقابل شمارش: اسامی ‌ذات ‌غیرقابل‌ شمارش ‌چنانچه ‌برای ‌بیان ‌انواع ‌متفاوتی ‌از یك‌ شی ‌یا فرایند به‌‌كار روند به‌صورت ‌جمع‌ می‌‌آیند. مثل‌: آب‌ها.
  • اعضای واحد بدن: اعضای‌ واحد به ‌صورت ‌مفرد و اعضای‌ غیرواحد به‌ صورت ‌جمع می‌‌آیند. مثل‌: سر و چشم‌ها.
  • اسامی معنی: اسامی ‌معنی ‌به‌ صورت‌ مفرد می‌‌آیند؛ مثل‌ دانش‌. و چنانچه ‌برای‌ بیان‌ یك ‌گروه‌ از پدیده‌ها باشند به‌ صورت‌ جمع‌ می‌‌آیند. مثل:‌ علوم‌‌انسانی‌.

باید توجه ‌داشت ‌كه ‌این توصیه‌ها جنبه‌ دستورالعمل ‌قطعی ندارند و ممكن ‌است ‌به ‌دلائلی ‌در اصطلاحنامه ‌به‌ آنها توجه ‌نشود.

  • تعیین روابط سلسله‌مراتبی و رده‌بندی

پیشینه ‌تاریخی ‌شجره‌‌نامه‌‌ها بسیار قدیمی ‌است ‌و از دیرباز در طومارها رابطۀ سلسه‌ای نسبت‌های خانوادگی ‌ثبت‌ و نگهداری می‌شده ‌است‌. ساختار معروف ‌درخت ‌دانش‌ كه ‌رابطه‌ اندیشه‌ها و افكار و علوم‌ را بر اساس ‌یك‌ سلسله‌ مشتركات ‌به شاخه‌های ‌ریز و ریزتر تقسیم‌ می‌کرد نیز پیشینه‌ای قدیمی‌ دارد و این‌ درخت‌ها و رده‌بندی صرف‌نظر از این‌ كه‌ نمایانگر دو نوع‌ رابطه‌ منطقی‌؛ یكی ‌رابطه ‌عام‌ و خاص‌ و دیگر رابطه ‌همبسته‌‌اند، اساساً بر دو نوع‌اند: یكی رده‌بندی‌های‌ ‌سنتی ‌و تك‌‌سلسله‌‌ای[3]و دیگر رده‌بندی‌های‌ ‌چندسلسله‌‌ای[4]‌.

  • رده‌بندی‌‌ها و روابط تك‌سلسله‌ای: رده‌بندی‌‌ها و روابط تك‌سلسله‌ای ‌بیشتر تابع‌ نظم‌ منطقی‌‌اند، مثل‌ رده‌بندی ‌دیویی ‌و كنگره‌ و اشكال ‌آنها انعطاف‌ناپذیری ‌و پویا نبودنشان‌ است‌ چرا كه‌ امكان‌ تركیب ‌مفاهیم‌ مختلف ‌در آنها وجود ندارد.
  • رده‌بندی‌ها و روابط چندسلسله‌ای: در رده‌‌بندی‌ها و روابط ‌چندسلسله‌‌ای‌ عكس ‌رده‌‌بندی‌‌های‌ سنتی‌كه ‌در آن ‌مفاهیم‌ به گروه‌های ‌مجزا تقسیم‌ می‌‌شوند و هر مفهوم‌ فقط‌ در یك‌ گروه‌ جای‌ می‌گیرد، هر مفهوم ‌با مفاهیم‌ دیگر گروه‌ها نیز سنجش می‌شود و ممكن‌ است‌ ‌بیش ‌از یك‌ مفهوم ‌عام‌‌تر داشته‌ باشد. اصطلاحنامه‌ها برمبنای‌ چنین ‌طرحی ‌از روابط ‌سلسله‌مراتبی ‌ساخته‌ می‌‌شوند و بنابراین‌ بسیار پویاتر و انعطاف‌پذیرتر از نظام‌های ‌رده‌‌بندی ‌سنتی‌‌اند.

در اصطلاحنامه‌ روابطی كه‌ منجر به ‌برقراری ‌نظم‌ سلسله‌‌مراتبی‌ از نوع چندسلسله‌‌ای ‌می‌‌شوند عبارت‌‌اند از:

الف) روابط اعم ـ اخص یا مرتبه‌ای شامل‌:

  • رابطه‌ جنس ‌و نوع‌ كه ‌پیوند بین‌ یك ‌رده ‌یا مقوله‌ و اعضا یا انواع ‌آن ‌را مشخص ‌می‌‌كند؛ مثل ‌پرندگان ‌و طوطی‌‌ها یا فلزات ‌و آهن‌.
  • رابطه‌ ‌كل‌ و جزء[5] كه ‌در آن‌ كل‌، نقش‌ حاكم ‌و جزء نقش‌ تابع‌ را دارد مثل‌: دستگاه‌ قلب ‌و عروق ‌و سرخرگ‌ها؛ ایران ‌و تهران؛ علوم‌‌‌اجتماعی ‌و روان‌شناسی‌.
  • رابطه‌ ‌موردی[6]‌ كه ‌پیوند مقوله‌‌ای ‌عام ‌از اشیاء یا پدیده‌‌ها را (كه ‌با یك ‌اسم ‌عام ‌بیان می‌شود) با موردی ‌از آن‌ مقوله ‌نشان می‌دهد مثل:‌ مناطق ‌كوهستانی ‌و آلپ‌.
  • رابطه‌ ‌موضوعی‌ كه ‌ارتباط ‌بین ‌دو زمینه ‌از دانش ‌بشری‌ را ‌نشان‌ می‌دهد كه ‌یكی ‌جامع ‌دیگری ‌است مثل ‌كتابداری ‌و فهرست‌نویسی‌.

ب) رابطه وابسته یا مرتبط‌:

روابط ‌جنس ‌و نوع‌، كل‌ و جزء، موردی‌ و موضوعی ‌همه‌ رده‌‌ای ‌یا اعم اخص‌‌اند، اما رابطه‌ ‌دیگری‌ كه‌ تشخیص‌ و تعیین‌ آن ‌دشوارتر از روابط رده‌‌ای ‌اصطلاحنامه ‌است، رابطه‌ ‌وابسته‌ یا مرتبط ‌است ‌كه ‌امكان‌ دارد بین ‌دو اصطلاح ‌غیرمعادل ‌و هم‌‌ارزش‌ یا اصطلاحات متعلق ‌به ‌چند مقوله ‌متفاوت باشد. برای ‌تعیین رابطه‌ ‌وابسته ‌قاعده كلی‌ به‌صورت ‌دستورالعمل‌ وجود ندارد ولی ‌می‌‌توان‌ گفت ‌كه ‌رابطه ‌بین‌ دو اصطلاح‌ وابسته ‌یا مرتبط‌ می‌تواند یكی ‌از موارد زیر باشد:   

  • عمل ‌و محصول‌ آن‌. مثل‌ بافندگی‌ و پارچه‌.
  • عمل ‌و شخصی‌ كه ‌با آن ‌سروكار دارد. مثل ‌صحافی‌ و صحاف‌.
  • عمل ‌و ویژگی ‌شی‌‌ای‌ كه ‌با آن ‌سروكار دارد. مثل ‌چرم‌سازی ‌و قابلیت‌ دباغی‌.
  • عمل‌و مفعول ‌آن‌. مثل درمان و بیمار.
  • اعمالی ‌كه ‌در تسلسل ‌خاصی ‌انجام می‌‌شوند. مثل ‌معاینات ‌پزشكی‌ و تشخیص‌.
  • شی‌ و كاربرد آن‌. مثل ‌قلم‌ و نوشتن‌.
  • ماده‌ و ‌شی‌‌ای‌ که ‌از آن‌ ساخته ‌می‌‌شود. مثل ‌چوب‌ و كاغذ.
  • فرایند و وسیله‌‌ای‌ كه‌ در آن ‌به‌ كار می‌‌رود. مانند ارتباط‌ جمعی ‌و روزنامه‌.
  • علت ‌و معلول‌. مانند آلودگی ‌و بیماری‌.
  • عوامل ‌متضاد و موثر بر یكدیگر. مانند موفقیت ‌و شكست‌.
  • چیزی‌ كه‌ خلف ‌یا سلف ‌چیز دیگری ‌است‌. مانند ابر و باران‌.
  • اشتراك‌ خواص ‌در دو مفهوم‌. مانند سموم‌ و مسمومیت‌.
  • اشتراك ‌مبدأ دو مفهوم‌. مانند هند و هندی‌.
  • اندیشه‌هایی ‌كه ‌از یك‌ مفهوم‌ ‌مشتق‌ شده‌‌‌اند و در رده ‌موضوعی ‌در سطح ‌برابری ‌قرار دارند. مانند مسیحیت ‌و اسلام‌، كشتی ‌و قایق‌.
  • وضعیت ‌یا شرایط ‌خاص ‌و آنچه ‌از آن ‌ناشی ‌می‌‌شود. مانند تورم‌ و افزایش ‌قیمت‌.
  • زمینه‌ای‌ از علوم ‌و اشیاء یا پدیده‌هایی‌ مورد بررسی‌آن‌. مانند الکل‌ و حلال‌ها.
  • دو چیز كه‌در اكثر متون ‌اشاره ‌به‌ یكی‌، اشاره ‌به‌ دیگری‌ را هم‌ به‌‌دنبال‌ دارد. مانند حق‌ مولف ‌و تكثیر.

به ‌طور كلی ‌می‌‌توان‌ برای ‌كنترل‌ نهایی رابطه‌ ‌مرتبط ‌از خود بپرسیم‌:

آیا كسی ‌كه ‌دنبال ‌اطلاعاتی‌ درباره ‌اصطلاح ‌الف ‌است تمایل دارد ‌به ‌اطلاعاتی ‌درباره ب هم ‌دست ‌یابد؟ در صورت ‌مثبت ‌بودن ‌پاسخ‌، رابطه‌ مرتبط‌ را بین ‌آنها برقرار می‌‌كنیم‌.

ب) ساختار اصطلاحنامه‌ها با توجه به تدابیر و تمهیدات ناظر به مانعیت نظام ذخیره و بازیابی اطلاعات

در نمایه‌سازی‌ و چكیده‌‌نویسی ‌سعی ‌می‌‌شود لُبِ مطلب‌ با كمترین ‌و مناسب‌‌ترین ‌واژگان‌ بیان‌ شود. اصطلاحنامه‌ها كه ‌ابزار كنترل اطلاعات‌ هستند باید چنان ‌طراحی‌ شوند كه ‌در عین‌ رعایت ‌ایجاز، جستجوگران ‌را به مرتبط‌ترین مدارك‌ مورد نیازشان‌ هدایت ‌كنند، و سیستم‌، مانع ‌ورود اطلاعات‌ غیرمربوط‌ شود. برای‌ ایجاد این ‌مانعیت‌ در ساختار اصطلاحنامه ‌تدابیری‌ مثل‌ همارایی[7]، پیوندها[8]، نقش‌‌ها[9]، وزن‌دهی ‌به ‌توصیفگرها[10]، توضیحگرها[11]، یاداشت ‌دامنه[12]و ارجاعات[13]‌ اندیشیده ‌می‌‌شود كه‌ نكات‌ مهم ‌آن‌ را یادآور می‌‌شویم‌:

  • همارایی ‌یا تركیب ‌واژه‌های ‌اصطلاحنامه‌ می‌‌تواند در دو مرحله ‌رخ‌ دهد:

در مرحله‌ ذخیره‌‌سازی ‌اطلاعات‌ ‌پیش‌همارایی و در مرحله‌ جستجوی‌ اطلاعات‌ ‌پس‌‌همارایی ‌نامیده ‌می‌‌شود.

  • میزان ‌پیش‌همارایی ‌تاًثیر مستقیمی ‌بر میزان‌ مانعیت‌ نظام‌ دارد. بدیهی ‌است ‌پیش‌همارایی، به‌‌نوعی ‌اخص‌سازی‌ بیشتر واژگان ‌است‌.
  • یكی ‌از مهم‌ترین ‌عواملی ‌كه ‌بر دقت‌ یا مانعیت‌ اثر دارد اخص‌ نبودن‌ توصیفگرهاست ‌كه‌ ‌موجب‌ كاهش‌ دقت ‌بازیابی ‌می‌‌شود.
  • هرچه توصیفگرها عام‌تر باشند، امكان ‌حفظ ‌یكدستی ‌بیشتر و نیاز به نیروی متخصص برای ‌نمایه‌‌سازی‌ و جستجو ‌كمتر ‌است‌. در ‌جزئیات‌ ‌نمایه‌‌سازی‌ وجود دانش‌ عمیق ‌موضوعی‌ ضروری است.
  • هرچه توصیفگرها عام‌تر باشند جامعیت‌ بازیابی ‌بیشتر است‌.
  • استفاده ‌از واژگان ‌اخص ‌موجب افزایش ‌دقت (مانعیت) و کاهش بازیابی (جامعیت) ‌می‌‌شود در حالی‌كه ‌واژگان ‌غیراخص ‌متضمن ‌بازیابی ‌بیشتر و قطعاً دقت ‌كمتر است‌.
  • واژگان ‌عام‌ و غیراخص‌ جستجوهای‌ كلی‌ را تسهیل‌ كرده‌ غلط‌های ‌نمایه‌‌سازی‌ ‌را به‌ حداقل ‌می‌‌رساند و لذا میزان‌ جامعیت ‌را بیشتر می‌‌كند، اما دقت را کمتر می‌‌كند بنابراین‌ اگر هدف ‌ما جامعیت‌ جستجو باشد می‌‌توانیم ‌استراتژی ‌جستجو ‌را وسیع‌تر كنیم‌.
  • از دیگر علل‌نارسایی ‌نظام‌‌ها وجود روابط ‌مبهم‌ و نادرست ‌بین‌ اصطلاحات‌ است. در واقع‌ این ‌نارسایی‌‌ها دو نوع‌اند : همارایی ‌غلط ‌و كاذب ‌و ‌ارتباط‌های نادرست ‌بین ‌اصطلاحات. ازآنجایی­که تک‌واژه‌ها معمولاً ویژگی ‌نحوی ندارند در نظام‌ كاملاً پس‌همارا و مبتنی ‌بر تک‌واژه‌ها كلمه ‌از نظر نحوی ‌بی‌‌هویت ‌است‌.

برای مثال می‌‌خواهیم ‌مقاله‌‌ای ‌را كه ‌درباره‌ بررسی ‌كیفیت‌ تجهیزات ‌كتابخانه ‌و مرمت‌ كتب‌ خطی ‌است‌ نمایه‌سازی ‌كنیم‌. اگر در نمایه‌ كلیدواژه‌‌های ‌(كیفیت ‌ـ تجهیزات ‌ـ كتابخانه ‌ـ كتب ‌خطی‌، مرمت‌) را به ‌كار ببریم‌ تركیب ‌(مرمت ‌ـ تجهیزات‌ ـ كتابخانه‌) و (كیفیت‌ ـ كتب ‌خطی‌) همارایی ‌غلطی ‌است‌ كه ‌در مقاله ‌هیچ مطلبی درباره ترکیب‌های بالا وجود ندارد.

این‌ نوع‌ همارایی ‌كاذب[14]‌ در نظام‌ ‌فاقد نحو زبانی‌در كنترل ‌واژگان ‌و در نظام‌‌های ‌زبان ‌آزاد، طبیعی‌ و تك‌واژه‌‌ای ‌بیشتر رخ ‌می‌‌دهد.

اصولو روش‌هایتدویناصطلاحنامه

به‌‌كارگیری‌ روش‌ها و شیوه‌‌هایی ‌كه‌ حاصل ‌تجربیات ‌تدوین‌‌كنندگان‌ اصطلاحنامه‌هاست ‌می‌‌تواند بر سرعت ‌و صحت ‌كار بیفزاید .طراحان اصطلاحنامه‌ها باید به ‌نكات ‌فنی ‌ساختار اصطلاحنامه‌ها توجه ‌داشته ‌باشند و در ساخت ‌اصطلاحنامه‌ تدابیر لازم‌ را برای ‌دستیابی ‌به ‌بیشترین ‌میزان‌ جامعیت ‌و مانعیت‌ اتخاذ كنند. قطعاً دستیابی ‌به ‌این‌ كیفیت ‌بدون ‌بهره‌‌گیری ‌از یافته‌‌های زبان‌شناسان ‌و متخصصان ‌موضوعی‌ و بدون‌ سواد اطلاعاتی ‌بالای کاربران ‌میسر نخواهد بود.

بجاست ‌در طراحی اصطلاحنامه‌ها به ‌ترتیب ‌به‌ موارد زیر توجه ‌شود:

الف) نوشتنخط‌مشیمقدماتیو راهنمایتدویناصطلاحنامه

  • مشخص‌كردن‌ اهداف ‌تهیه ‌اصطلاحنامه‌.
  • تعیین کاربران ‌نهایی ‌نظام‌.
  • تعیین‌ گستردگی ‌و عمق ‌مقولات ‌موضوعی‌.
  • مشخص‌كردن‌ ‌ ساختار اصطلاحنامه ‌در دست ‌تدوین‌.
  • تعیین ‌مراحل ‌مختلف‌ تدوین ‌اصطلاحنامه برای مثال شیوه ‌گردآوری‌، تصویب‌، ذخیره ‌اصطلاحات ‌و… در تعیین ‌این‌ مراحل ‌اصول ‌كلی ‌را نیز باید مشخص ‌كرد. برای مثال برای‌ نحوه ‌گردآوری ‌و جایدهی ‌واژه‌ها دو روش‌ كلی ‌گردآوری‌ از بالا به‌ پایین‌ و از پایین ‌به ‌بالا پیشنهاد می‌‌شود كه‌ همان ‌روش‌ قیاسی ‌و استقرایی ‌است‌.

در شیوه ‌قیاسی‌، ساخت ‌مقوله‌‌ها از عام ‌به ‌خاص‌ است‌. یعنی ‌ابتدا اصطلاحات ‌از منابع ‌مختلف‌ گردآوری ‌می‌‌شود، سپس ‌توسط ‌متخصصان‌ موضوعی ‌و اطلاع‌‌رسانان‌، عام‌ترین ‌مقوله‌ها تعیین‌شده ‌و بقیه ‌اصطلاحات‌ را ذیل‌ آنها جای‌ می‌‌دهند. در شیوه ‌استقرایی ‌حركت ‌از خاص ‌به ‌عام‌ است ‌یعنی ‌هر اصطلاح ‌صرف‌‌نظر از عام ‌و خاص ‌بودن‌، از بدو ورود به ‌سیستم ‌كنترل‌‌شده ‌ذیل ‌یكی‌ از مقوله‌های ‌از قبل ‌تعیین‌‌شده‌ ‌قرار می‌‌گیرد. البته ‌می‌توان ‌عملاً از هر دو شیوه ‌در تدوین اصطلاحنامه‌ها بهره برد.

  • تعیین ‌شورای ‌اصطلاحنامه‌ كه‌ باید ترکیبی از اطلاع‌‌رسانان ‌و متخصصان‌ موضوعی ‌باشد.

متذكر می‌‌شود كه ‌این خط‌مشی ‌و راهنما جنبه ‌قطعی‌ و نهایی‌ ندارد و در هنگام كار می‌‌توان ‌آن‌ را اصلاح ‌كرد اما تدوین‌ خط‌مشی‌ها در ابتدای ‌كار می‌‌تواند روشنگر بسیاری ‌از ابهامات ‌باشد.

ب) منابع گردآوری اصطلاحات

  • واژه‌‌نامه‌‌های ‌عمومی ‌و تخصصی‌، اصطلاحنامه‌های موجود، طرح‌های ‌رده‌‌بندی‌، سرعنوان‌های ‌موضوعی‌، نمایه‌‌نامه‌‌ها، نمایه‌‌نامه‌های ‌پایانی‌ كتاب‌های ‌مربوط ‌به‌ یک مقوله ‌و…
  • اصطلاحات‌ به‌‌كار رفته ‌برای نمایه‌سازی ‌مدارك اصطلاحات‌ به‌‌كار رفته‌ در بازیابی‌ مدارك ‌توسط کاربران ‌واقعی‌
  • منابع‌ زنده ‌مثل ‌متخصصان ‌موضوعی‌، اطلاع‌‌رسانان ‌و کاربران ‌بالقوه‌

ج) گردآوری و واژه‌گزینی

در این ‌مرحله ‌با استفاده ‌از منابع ‌ذكرشده اصطلاحات را ‌گردآوری ‌و گزینش ‌می‌‌كنیم‌، ‌بایدها و نبایدهای ‌زیر را در نظر داشته ‌باشیم‌:

بـایدها:

  • همیشه ‌به ‌انواع‌ منابع توجه کنید و خود را در این ‌زمینه‌ منحصر و محدود نكنید.
  • همیشه ‌حداقل‌، حداكثر و تعداد مناسب ‌و مطلوب ‌واژه‌‌ها را از نظر كمی ‌تخمین ‌بزنید.
  • نیروی ‌انسانی ‌لازم ‌را در نظر بگیرید.
  • اصطلاحنامه‌های ‌موجود در زمینه‌‌های ‌مربوط‌ به‌ كارتان‌ را مرور كنید.
  • برخوردتان‌ عینی، واقعی‌ و غیرذهنی ‌باشد.
  • همیشه ‌خودتان ‌را جای کاربر قرار دهید و از تخیل ‌خود در این ‌زمینه‌ بهره ‌گیرید.
  • چنانچه ‌اصطلاحنامه‌ قابل ‌قبولی ‌در زمینه ‌كار شما وجود دارد، ‌آن ‌را به ‌كار گیرید.

نبایدها

  • بیش ‌از حد نگران ‌تأثیر بالقوه ‌این ‌منابع ‌بر كارتان‌ نباشید.
  • خودتان ‌را ‌به ‌انجام ‌كارهای‌ بیهوده‌ محكوم نكنید.
  • هرگز تصور نكنید كه‌ اصطلاحنامه‌ می‌‌تواند به ‌كمال ‌مطلوب ‌برسد.
  • در طراحی‌ كارتان ‌بیش‌ از حد تحت ‌تأثیر كسانی ‌كه ‌بیرون‌ از سازمان‌ شما به‌ تهیه ‌اصطلاحنامه‌‌ها می‌‌پردازند قرار نگیرید.
  • اجازه ‌ندهید دیدگاه‌های ‌شخصی مانع ‌انعطاف‌پذیری ‌شما شود.
  • ‌همه ‌منابع ‌و مدارك‌ دنیا را در كارتان نیاورید.

7- از تکیه به ‌نیازهایتان نهراسید. ولی ‌هرگز روی ‌طرح‌‌های ‌رده‌‌بندی ‌طراحی‌ شده ‌حساب ‌نكنید. زیرا آنچه ‌شما درصدد ایجاد آن ‌هستید نوعی ‌نمایه‌ موضوعی ‌بر یك‌ طرح ‌رده‌بندی ‌است‌.

د) اصول كلی واژه‌گزینی

1- هر واژه ‌در اصطلاحنامه‌ باید مستند به ‌نیازهای‌ بالفعل‌ و باتوجه ‌به ‌نیازهای ‌بالقوه ‌كاربران‌ نظام‌ باشد.

2- از به‌‌كار بردن‌ واژه‌ها و عبارات ‌نادر و منسوخ ‌خودداری کنید، زیرا این واژه‌ها به‌ندرت امكان تطبیق ‌بین ‌مدارك‌ و پرسش‌های جستجوگر را فراهم‌ می‌‌سازد.

3- از كاربرد اصطلاحات ‌بسیار عام‌ و پیش‌پا افتاده كه ‌زیاد هم به‌‌كار می‌‌روند خودداری کنید، زیرا میزان ‌تطابق ‌بین ‌مدارك‌ و پرسش‌های ‌جستجوگر افزایش و كارآیی ‌بازیابی ‌كاهش ‌می‌‌یابد. برای ‌این ‌منظور می‌‌توان ‌به‌جای ‌تك‌‌واژه ‌و اصطلاحاتی‌ كه ‌زیاد به‌كار می‌‌روند، اصطلاحات ‌مركب ‌و اخص‌ گذاشت‌. برای مثال ‌به‌جای ‌اصطلاحاتی ‌مثل ‌كامپیوتر و كنترل می‌‌توان ‌از اصطلاح‌ كنترل‌ كامپیوتر استفاده‌ كرد زیرا آشكار است ‌كه‌ این ‌دو ‌تك‌‌واژه نامفهوم‌، گنگ‌، بسیار كلی ‌و عام‌اند و می‌‌‌توانند‌ موجب ‌بازیابی‌ اطلاعات ‌ناخواسته ‌در متون ‌و مدارك‌ شوند در حالی‌كه ‌اصطلاح ‌تركیبی ‌گویا و خاص‌ است‌.

4 ـ قبل ‌از حذف‌ هر اصطلاح ‌باید به‌ دقت ‌اثرات‌ نبود آن‌ را بررسی‌ كرد.

5 ـ زمانی واژه‌‌های ‌مبهم را ‌در اصطلاحنامه وارد کنید كه ‌در پشتوانه ‌انتشاراتی ‌و مجموعه‌ مدارك نمایه‌شده به‌کار رفته ‌باشند.

6 ـ در هر رده ‌از مفاهیم ‌باید اصطلاحاتی ‌را به‌کار برد كه به‌صورت بالفعل ‌یا بالقوه‌ كاربرد دارند.

) مشكلات تهیه اصطلاحنامه‌ها

واژه‌‌شناس ‌نبودن‌ طراحان‌ سیستم، سواد اطلاعاتی‌ پایین ‌كاربران‌، ابهام ‌تهیه‌‌كنندگان‌ اصطلاحنامه ‌درباره ‌نحوه‌ بهره‌گیری مراجعان‌ از نظام ‌و دشواری ‌تجسم ‌ابعاد بازیابی‌، دانش ‌موضوعی ‌محدود ‌تهیه‌‌كنندگان‌ ‌اصطلاحنامه‌‌های‌ تخصصی‌، و نبود‌ اشراف ‌عمیق ‌آنان‌ به‌ استانداردهای‌ جهانی‌ تهیه ‌اصطلاحنامه‌، ناهماهنگی ‌و گاهی‌ متضاد بودن‌ نظرات ‌متخصصان ‌موضوعی ‌و… مشكلاتی ‌هستند كه‌ همه ‌طراحان‌ اصطلاحنامه‌‌ها به‌‌نوعی ‌با آنها مواجهند. اما برخورد مناسب ‌با این ‌مشكلات‌ می‌‌تواند از اثر منفی‌ آنها كاسته ‌یا حتی آنها را از میان‌ بردارد. انجام ‌بعضی ‌كارها و پرهیز از بعضی ‌دیگر می‌‌تواند رافع‌ بسیاری ‌از این‌ مشكلات‌ باشد.

بـایدها:

  • استفاده ‌گسترده ‌از متخصصان ‌موضوعی ‌باید سرلوحه ‌كارتان‌ باشد. در مراحل ‌مختلف‌ تدوین‌ اصطلاحنامه می‌‌توانید از نظرات ‌آنان ‌بهره‌‌مند شوید.
  • نیازهای‌ اطلاعاتی کاربران ‌را به ‌تفصیل‌ ارزیابی‌ كنید.
  • درصدد باشید تجربه ‌كسب‌ كنید و عملاً وارد كار شوید.
  • قواعد ساختن ‌اصطلاحنامه‌ را به‌دقت ‌بخوانید و بشناسید و آن‌‌گاه‌ قواعد خودتان‌ را بنویسید و از آن‌ كمك ‌بگیرید.
  • كار را با تجهیزات ‌ارزان قابل استفاده ‌در واحدهای ‌كوچك ‌آغاز كنید.
  • واژه‌‌ها و عبارات‌ اخص‌ را به‌‌كار ببرید.
  • به ‌هدف ‌و ارزش ‌عملی ‌و كاربردی ‌سلسله‌مراتب‌ها به‌‌دقت ‌توجه ‌كنید.
  • در ساختن‌ توصیفگرهای‌ مرتبط ‌آزادانه‌ عمل‌ كنید و ارتباط‌ معنایی ‌هر یك‌ از آنها را با دیگر شاخه‌‌ها نشان ‌بدهید.
  • درآوردن ‌اصطلاحات ‌ناگزیده‌ گشاده‌ دست ‌باشید.
  • ‌در همه ‌حال‌ کاربران را در نظر داشته ‌باشید.
  • درباره ‌زمینه ‌موضوعی ‌اصطلاحنامه ‌اطلاعات‌ كافی ‌داشته ‌باشید.
  • . همیشه‌ یك‌ دفترچه ‌یادداشت‌ همراه‌ داشته ‌باشید و از علائم ‌و نشانه‌‌ها برای ‌یادداشت‌ نكات ‌مهم ‌استفاده ‌كنید.

نبایدها:

  • بسیاری ‌از متخصصان ‌موضوعی ‌با اصطلاحنامه‌‌ها آشنا نیستند و در یک حوزه‌ تخصصی ‌هم‌ با یكدیگر اختلاف ‌نظر دارند.

این‌ اختلافات‌ نباید مانع ‌استفاده ‌از نظرات‌ آنان ‌شود.

  • تصور نكنید كه کاربران ‌می‌‌توانند نیازهایشان ‌را به‌‌درستی ‌بشناسند و بیان‌ كنند.
  • از نداشتن ‌تجربه‌ یا دانش ‌موضوعی‌ نهراسید.
  • از فلسفه‌‌ها و نظریه‌‌هایی ‌كه‌ كاربردشان ‌ثابت ‌شده است ‌زیاد فاصله ‌نگیرید.
  • از تجهیزاتی‌كه ‌انعطاف ‌و خلاقیت‌ شما را محدود می‌‌كنند بپرهیزید.
  • به دلیل ساختن‌ توصیفگرهای‌ اخص ‌هر واژه‌‌ای‌ را در سیستم‌ وارد نكنید.
  • در تهیه ‌توصیفگرهای ‌اعم‌ ممسك ‌باشید و ‌درآوردن ‌توصیفگرهای‌ اخص‌ ملاحظه‌‌كار نباشید.
  • نگذارید واژه‌‌ها به‌ هر جهت‌ روی ‌آورند بی‌‌آنكه ‌تكیه‌‌گاه ‌معنایی ‌درستی ‌داشته‌ باشند.
  • در به‌کارگیری‌ ارجاعات سخت‌گیر و باریک‌‌بین ‌نباشید.
  • فراموش‌نكنید تهیه اصطلاح‌­نامه کامل ممکن نیست. دیگران ‌پس‌از شما كار را كامل‌ خواهند كرد.
  • در انزوا كار نكنید.
  • خودتان ‌را گرفتار وسواس ‌و باریك‌‌بینی ‌نكنید

نقش كامپیوتر در تهیه اصطلاحنامه و بهره‌گیری از آن

بهره‌‌گیری ‌از کامپیوتر توام ‌با برنامه‌‌ریزی‌ و درایت‌ از یك‌‌سو می‌‌تواند موجب افزایش سرعت ‌و كیفیت‌ كار و صرفه‌‌جویی ‌در نیروی ‌انسانی‌ شود و از سوی ‌دیگر زمینه‌ مناسبی ‌برای‌ ایجاد شبكه ‌و تبادل‌ پیوسته ‌اطلاعات‌ فراهم ‌آورد. البته‌ باید توجه ‌داشت‌ كه‌ كامپیوتر صرفاً وسیله‌‌ای‌ جهت‌ تسهیل‌ در ذخیره‌ و پردازش ‌اطلاعات ‌است‌، و تعیین‌ الگوریتم‌ اصلی ‌و تصمیم‌‌گیری درباره واژگان‌، تدابیری‌ اندیشمندانه ‌است ‌كه ‌باید توسط ‌متخصصان‌ اطلاع‌‌رسانی ‌اتخاذ شود. البته در نظام‌‌های خبره مقدار زیادی از كارها به رایانه سپرده می‌شود.

كامپیوتر می‌‌تواند در مراحل ‌مختلف‌ تدوین‌ و بهره‌‌گیری‌ از اصطلاحنامه‌‌ها، كاربردهای ‌زیر را داشته ‌باشد:

مرحله ‌تدوین‌

  • در مرحله‌ مقدماتی ‌اصطلاحات‌ را می‌‌توان‌ در كامپیوتر ذخیره‌ و به‌راحتی‌ سازماندهی‌ كرد.
  • یكدستی ‌واژگان به‌راحتی‌ ‌قابل‌ كنترل‌ است‌.
  • روابط‌ بین‌ اصطلاحات ‌یك‌‌بار مشخص‌ می‌‌شود. و پس ‌از آن ‌می‌‌توان ‌واژگان ‌را به‌ اشكال ‌مختلف‌ (درختی ‌ـ الفبایی ‌ـ گردشی ‌ـ ترسیمی ‌و…) ارائه ‌كرد.
  • چاپ‌ اصطلاحنامه ‌به‌ سرعت ‌قابل ‌انجام ‌است‌.

مرحله نمایه‌سازی

  • نمایه‌ساز می‌تواند به ‌اشكال‌ مختلف ارائه ‌اصطلاحنامه ‌دسترسی ‌داشته باشد‌ و در آنها جستجو کند و به‌سهولت ‌از مقوله‌ای ‌به ‌مقوله ‌دیگر و از نمایه‌‌ای ‌به ‌نمایه ‌دیگر حركت‌ كند.
  • امكان‌ نمایه‌سازی ‌ماشینی ‌پدید می‌آید.
  • بسامد اصطلاحات ‌به‌كاررفته ‌در نمایه‌سازی‌ قابل ‌كنترل ‌است‌ و می‌توان‌ ‌توصیفگرهای ‌مهجور و بدون‌كاربرد را حذف یا تبدیل به ارجاع کرد.
  • با ایجاد یك‌ فایل ‌برای ‌اصطلاحات ‌پیشنهادی‌، روزآمد ساختن‌ اصطلاحنامه ‌به‌سهولت‌ قابل ‌انجام ‌است.
  • سابقه‌ هر اصطلاح ‌قابل ‌ذخیره ‌است ‌و تغییراتی‌ را كه‌ در طی‌ زمان‌ ایجاد می‌شود می‌توان ‌با ارجاع ‌نشان‌ داد.

مرحله جستجو

  • ‌جستجوگر از اصطلاح ‌نامرحج‌ به ‌اصطلاح ‌مرجح‌ هدایت‌ می‌شود.
  • بسامد به‌كارگیری‌ واژگان ‌توسط کاربران ‌كنترل ‌می‌شود و این ‌می‌تواند در انتخاب ‌اصطلاحات ‌تاثیر بگذارد.
  • در نظام‌ دستی کاربری که با واژگان‌ جدیدی جستجو می‌کند ، به ‌بخشی ‌از مدارك‌ نمایه‌شده ‌دست‌ می‌یابد زیرا غالباً ارتباط‌ كلیدواژه ‌جدید با شكل‌‌های‌ قدیمی‌تر آنها قابل ‌پیگیری ‌نیست‌، ولی ‌با استفاده‌ از كامپیوتر می‌توان‌ به ‌سوابق ‌هر اصطلاح ‌دسترسی ‌پیدا كرد و جستجوی ‌ناظر به‌ گذشته ‌كاملی‌ انجام ‌داد.
  • ذخیره واژه‌هایی ‌كه ‌توسط‌ جستجوگر به ‌نظام‌ وارد می‌شود و برای ‌آنها اصطلاحاتی ‌تعیین ‌نشده ‌است‌، پشتوانه‌ بسیار مناسبی ‌برای‌ روزآمدساختن‌ اصطلاحنامه ‌و تجدید نظر در آن ‌است‌.

مسلما در سال‌های اخیر نحوه بهره‌گیری از فناوری نوین در مدیریت اطلاعات توسعه وسیع و حیرت‌آوری داشته است. توصیه‌های فوق مربوط به زمانی است که هنوز استفاده از رایانه در تدوین اصطلاحنامه‌ها متداول نشده بود.

ارزشیابی اصطلاحنامه‌ها

ارزشیابی ‌واقعی ‌اصطلاحنامه‌ها فقط‌ در شرایط‌ واقعی ‌استفاده ‌میسر است‌. تعیین ‌میزان ‌جامعیت ‌و مانعیت‌ در جستجوهای ‌انجام ‌شده ‌بهترین ‌معیار این ‌ارزشیابی‌ است‌. اما به‌‌لحاظ‌ نظری اصطلاحنامه‌ها را می‌توان ‌با دو نگرش ‌ارزش‌گذاری ‌كرد:

الف) از نظر معنی‌شناسی و میزان پیش‌همارایی

  • میزان ‌اخص ‌بودن‌ واژگان ‌با توجه ‌به‌ حوزه‌ و پوشش ‌اصطلاحنامه‌
  • میزان ‌دقت ‌در واژه‌گزینی‌ و انتخاب‌ گزیده‌ها با توجه ‌به ‌پشتوانة ‌انتشاراتی ‌و پشتوانه کاربران
  • میزان‌ مطابقت‌ با استانداردهای ‌بین‌المللی‌
  • نداشتن ‌ارجاعات‌ كور و واژه‌های‌ رها
  • تناسب ‌واژه‌های‌ تركیبی ‌نسبت ‌به‌ تک‌واژه‌ها
  • تناسب ‌سطح‌ پیش‌همارایی ‌با توجه‌ به ‌گستره ‌اصطلاحنامه‌
  • داشتن ‌یادداشت‌های ‌دامنه ‌و توضیحگرهای ‌مناسب‌
  • داشتن ‌یادداشت ‌تاریخچه به‌منظور نشان ‌دادن ‌سیر تحول‌ واژگان ‌در ویرایش‌های ‌مختلف‌

علاوه ‌بر معیارهای ‌فوق‌ دو معیار سنجش ‌ارتباط[15]‌ و دسترس‌پذیری[16]‌ نیز مطرح‌ شده ‌است‌.

سنجش ‌ارتباط ‌را نسبت‌ اصطلاحات دارای روابط اعم، اخص و مرتبط به‌ كل ‌اصطلاحات ‌و سنجش ‌دسترس‌پذیری ‌را میزان ‌متوسط ‌ارجاعات ‌برای‌ هر توصیفگر می‌دانند.

ب) از نظر ظاهر و نحوه ارائه

  • داشتن ‌مقدمه ‌كامل ‌و راهنمای ‌استفاده برای كاربران تا آنها بتوانند با استفاده‌ از آن ‌مستقل یا با حداقل ‌یاری‌گرفتن ‌از كتابداران ‌مرجع‌ ‌جستجو كنند.
  • ارائه ‌شكل‌های‌ مختلف ‌واژگان ‌( سلسله‌مراتبی ‌ـ الفبایی ‌ـ گردشی ‌و …)
  • رعایت ‌اصول‌ زیباشناسی ‌در صفحه‌آرایی، چاپ ‌و صحافی‌

خوشبختانه ‌در ایران پژوهش‌هایی ‌درباره ‌میزان‌ انطباق‌ چند اصطلاحنامه ‌با استانداردهای ‌ایزو انجام ‌شده ‌است‌ که از آن میان می‌توان به کار خانم کازرانی اشاره داشت در این‌ پژوهش‌ نقاط ‌قوت ‌و كاستی‌های ‌ اصطلاح‌نامه‌های نما، اصفا، اصطلاح‌نامه ‌موضوعی ‌امام‌خمینی ‌و اصطلاح‌نامه ‌پزشكی ‌فارسی‌ به‌صورت‌ تطبیقی بررسی شده ‌است‌. در این ‌پژوهش ‌می‌خوانیم‌:

«با این‌كه ‌اصطلاحنامه‌های ‌پزشكی ‌فارسی ‌و اصفا توسط ‌متخصصان ‌ایرانی ‌تهیه ‌شده‌ است ‌از نظر رعایت ‌استانداردهای‌ روابط ‌معنایی ‌در سطح ‌بسیار بالایی ‌(نزدیك ‌به‌ درصد) قرار دارند، در حالی‌كه اصطلاحنامه ‌نما كه ترجمه اصطلاحنامه ‌معتبرSpines است ‌و توسط ‌متخصصان ‌اروپایی ‌پیشینه‌دارتری ‌تهیه ‌شده ‌است ‌از این‌ نظر در مرتبه ‌پایین‌تری ‌قرار دارد (حدود 70 درصد)».

این متن برگرفته از مقدمه اثر زیر است:

خسروی، فریبرز (۱۳۹۲). اصطلاحنامه فرهنگی سه زبانه فارسی – انگلیسی – عربی: استانداردها و رهنمودها. تهران: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران.

منابع و مآخذ:

  • اصطلاحنامه ارتقای بهداشت. ترجمه زهرا دهسرایی، بهاره کردنوری، مهرداد نوروزی اقبالی؛ ویراستار علی آقا بخشی. (تهران: مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، 1384)، ص 226.

 

  • اصطلاحنامه علوم زمین. مهری صدیقی، ملوک‌السادات حسینی بهشتی، مهرداد نوروزی اقبالی. (تهران: مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، 1382)، 2 جلد.
  • اصطلاحنامه فیزیک. مریم نوروزی اقبالی، ملوک‌السادات حسینی بهشتی، مهرداد نوروزی اقبالی. (تهران: مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، 1382)، ص 719.
  • اصطلاحنامه کلام اسلامی. تهیه و تحقیق مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی، واحد اصطلاحنامه علوم اسلامی. (قم: بوستان کتاب قم، انتشارات تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، 1382)، 2 جلد.
  • ژان ویت. اصطلاحنامه توسعه فرهنگی، ترجمه ناصر پاکدامن (تهران: مرکز اسناد فرهنگی آسیا، 1358).
  • حسین حق‌زاده [و دیگران]. اصطلاحنامه فلسفه اسلامی. (قم: مرکز تحقیقات و مطالعات اسلامی، 1376).
  • درک آوسینی و پیتر ویل. راهنمای تهیه و گسترش اصطلاحنامه یکزبانه. ترجمه عباس حری. (تهران: مرکز اسناد و مدارک علمی، 1365) ص 78- 80.
  • فاطمه رهادوست. سرعنوانهای موضوعی پزشکی فارسی [و دیگران]. (تهران: معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی ایران، 1372).
  • فاطمه رهادوست [و دیگران]. اصطلاحنامه پزشکی فارسی. (تهران: کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، 1384).
  • فریبرز خسروی و دیگران. اصطلاحنامه فرهنگی فارسی(اصفا) ،(تهران:کتابخانه ملی ایران، 1375 )، ص 12.
  • فریبرز خسروی و نرگس قدیمی . اصطلاحنامه سه زبانه (فارسی،عربی،انگلیسی)،(تهران:سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران،1385)، سه جلد.
  • مریم کازرانی. «ارزیابی اصطلاحنامه‌های فارسی با استانداردهای ایزو» (پایان نامه کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع‌رسانی پزشکی، دانشکده مدیریت و اطلاع‌رسانی پزشکی، 1378).
  • مهرانگیز حریری. «اصطلاحنامه در نظام ذخیره و بازیابی اطلاعات)) ( اطلاع‌رسانی( دوره ششم شماره 1و2، 1361). ص 63.
  • Alan Gilchrist. The Thesaurus in Retrieval (London: Aslib, 1971). P. 18.
  • W. Lancaster,VocabularyControl for Information Retrieval (Arlington, Virginia: Information Resources Press, 1986) , p. 29.
  • Helen M. Townly; Ralph. Gee. Thesaurus Making: Grow your own Word-Stock (London: Deutsch, 1980). p. 18.
  • Guidelinses for the Establishment of Monolingual Thesaueus. 2 nd ed. (Paris: General Information Program & Unisist. 1970).
  • Unesco Thesaurus: A Structured list of Descriptors for indexing & Retrieving Literature in the fields of Education, Science, Culture & Communication. Compiled by sean Aitchinson. (Paris: Unesco, 1977).
  • Guidelines for the Establishment & Development of Monolingual Thesaurus. 2nd rev.ed. (Paris: General Information Program & Unisist, 1970).

U.S. Dept. of Defense (Armed Services Technical Information Agency – ASTIA).

[1] thesaurus

[2] Medical Subject Headings (MeSH)

[3] Monohierarchical classification.

[4] Polyhierarchical classification.

[5] Hierarchical whole-part Relationship

[6] Instance Relationship

[7] Coordination

[8] Links

[9] Roles.

[10] Descriptors Weighting.

[11] Qualifiers.

[12] Scope Notes.

[13] Cross References

[14] False Coordination.

[15] Connectedness Measure

[16] Accessibility Measure